نیل آرمسترانگ: از مزرعه تا ماه - زندگینامه، دستاوردها و میراث

در 20 جولای 1969، رویدادی تاریخساز نه بر روی زمین، بلکه در جهانی دیگر به وقوع پیوست. نیل آرمسترانگ، فضانورد افسانهای، از سفینه فضایی آپولو 11 (عقاب) بیرون آمد، از نردبان پایین رفت و اولین قدمهای انسانی را بر سطح ماه نهاد. او در آن لحظه، جملهای را به زبان آورد که به ماندگارترین عبارت قرن بیستم بدل شد: "این یک گام کوچک برای یک انسان است، یک جهش بزرگ برای بشریت." این اقدام شجاعانه و تاریخی، اوج سالها تلاش، تحقیق و توسعه، پیروزی و شکست بود که با رقابت میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در مسابقه فضایی، جان تازهای گرفته بود.
نکات برجسته درباره نیل آلدن آرمسترانگ:
- تاریخ تولد: 5 آگوست 1930
- تاریخ درگذشت: 25 آگوست 2012
- نام پدر و مادر: استفن کوئینگ آرمسترانگ و ویولا لوئیز انگل
- همسر: دو بار ازدواج کرد؛ ابتدا با جنت آرمسترانگ و سپس با کارول هلد نایت (1994)
- فرزندان: کارن آرمسترانگ، اریک آرمسترانگ، مارک آرمسترانگ
- تحصیلات: دانشگاه پوردو، مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه USC
- مهمترین دستاوردها: خلبان آزمایشی نیروی دریایی، فضانورد ناسا در ماموریتهای جمینی و آپولو 11 (فرمانده)، نخستین انسانی که بر سطح ماه قدم گذاشت.
سالهای آغازین زندگی نیل آرمسترانگ
نیل آرمسترانگ در ۵ آگوست ۱۹۳۰ در یک مزرعه در واپاکونتا، اوهایو متولد شد. پدر و مادرش، استفن کی. آرمسترانگ و ویولا انگل، او را در شهرهای مختلف اوهایو بزرگ کردند، زیرا پدرش به عنوان ممیز مالیاتی ایالتی مشغول به کار بود. نیل در دوران نوجوانی مشاغل مختلفی را تجربه کرد، اما هیچکدام به اندازهی کار در فرودگاه محلی برایش هیجانانگیز نبود. او در ۱۵ سالگی آموزش خلبانی را آغاز کرد و در ۱۶ سالگی، قبل از اینکه گواهینامهی رانندگی بگیرد، گواهینامهی خلبانی خود را دریافت کرد. پس از اتمام دوران دبیرستان در دبیرستان بلوم در واپاکونتا، آرمسترانگ تصمیم گرفت قبل از خدمت در نیروی دریایی، مدرک مهندسی هوافضا را از دانشگاه پوردو دریافت کند.
در سال ۱۹۴۹، آرمسترانگ قبل از اینکه بتواند تحصیلات خود را به پایان برساند، به ایستگاه هوایی دریایی پنساکولا فراخوانده شد. در آنجا در سن ۲۰ سالگی، به عنوان جوانترین خلبان در اسکادران خود، "بالهایش" را دریافت کرد (مدرک خلبانی). او ۷۸ مأموریت جنگی در جنگ کره انجام داد و سه مدال، از جمله مدال خدمات کره را دریافت کرد. آرمسترانگ قبل از پایان جنگ به خانه فرستاده شد و مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۹۵۵ به پایان رساند.
آزمودن مرزهای نو: نیل آرمسترانگ، خلبان آزمایشی
پس از اتمام تحصیلات، آرمسترانگ تصمیم گرفت شانس خود را به عنوان یک خلبان آزمایشی امتحان کند. او به کمیتهی ملی مشورتی هوانوردی (NACA) – سازمانی که پیش از ناسا وجود داشت – درخواست داد، اما درخواستش رد شد. بنابراین، او شغلی در آزمایشگاه پیشرانه پرواز لوئیس در کلیولند، اوهایو، پذیرفت. با این حال، کمتر از یک سال طول کشید تا آرمسترانگ به پایگاه نیروی هوایی ادواردز (AFB) در کالیفرنیا منتقل شود تا در ایستگاه پرواز با سرعت بالا NACA کار کند.
در طول دوران حضورش در ادواردز، آرمسترانگ پروازهای آزمایشی بیش از 50 نوع هواپیمای آزمایشی را انجام داد و 2450 ساعت پرواز را به ثبت رساند. از جمله دستاوردهای او در این هواپیماها، دستیابی به سرعت ماخ 5.74 (4000 مایل در ساعت یا 6615 کیلومتر در ساعت) و ارتفاع 63198 متر (207500 فوت) در هواپیمای X-15 بود.
آرمسترانگ از نظر فنی در پرواز از کارایی بالایی برخوردار بود که مورد حسادت بیشتر همکارانش قرار داشت. با این حال، او توسط برخی از خلبانان غیر مهندس، از جمله چاک ییگر و پیت نایت، مورد انتقاد قرار گرفت، زیرا آنها تکنیک او را "بیش از حد مکانیکی" میدانستند. آنها استدلال میکردند که پرواز، حداقل تا حدی، احساسی است و چیزی است که به طور طبیعی برای مهندسان به وجود نمیآید. این موضوع گاهی اوقات برای آنها مشکل ایجاد میکرد.

در حالی که آرمسترانگ یک خلبان آزمایشی نسبتاً موفق بود، در چندین حادثه هوایی نیز دخیل بود که به خوبی پیش نرفتند. یکی از مشهورترین آنها زمانی رخ داد که او با یک F-104 برای بررسی دریاچه دلامار به عنوان یک محل فرود اضطراری احتمالی فرستاده شد. پس از یک فرود ناموفق که به سیستم رادیویی و هیدرولیک آسیب رساند، آرمسترانگ به سمت پایگاه نیروی هوایی نلیس حرکت کرد. هنگامی که او سعی کرد فرود بیاید، قلاب دم هواپیما به دلیل آسیب دیدگی سیستم هیدرولیک پایین آمد و سیم گیرنده را در فرودگاه گرفت. هواپیما از کنترل خارج شد و در طول باند سر خورد و زنجیر لنگر را نیز با خود کشید.
مشکلات به همینجا ختم نشد. خلبان میلت تامپسون با یک F-104B برای بازیابی آرمسترانگ اعزام شد. با این حال، میلت هرگز با آن هواپیما پرواز نکرده بود و در نهایت یکی از لاستیکها را در هنگام فرود سخت ترکاند. سپس باند برای دومین بار در آن روز بسته شد تا مسیر فرود از آوار پاک شود. یک هواپیمای سوم به رهبری بیل دانا به نلیس اعزام شد. اما بیل تقریباً T-33 Shooting Star خود را بیش از حد دور فرود آورد و باعث شد نلیس خلبانان را با حمل و نقل زمینی به ادواردز بازگرداند.
عبور به فضا: گامهای اولیه نیل آرمسترانگ در فضا
در سال 1957، آرمسترانگ برای برنامه "زودترین انسان در فضا" (MISS) انتخاب شد. سپس در سپتامبر 1963، او به عنوان اولین شهروند غیرنظامی آمریکایی برای پرواز به فضا برگزیده شد.
سه سال بعد، آرمسترانگ خلبان فرمانده ماموریت جمینی 8 بود که در 16 مارس پرتاب شد. آرمسترانگ و خدمهاش اولین اتصال تاریخ با یک فضاپیمای دیگر، یک وسیله هدفگیری بدون سرنشین Agena، را انجام دادند. پس از 6.5 ساعت در مدار، آنها توانستند به این فضاپیما متصل شوند، اما به دلیل پیچیدگیها، نتوانستند آنچه را که سومین "فعالیت خارج از وسیله نقلیه" (extra-vehicular activity) تاریخ بود را به پایان برسانند، که اکنون به آن راهپیمایی فضایی (spacewalk) گفته میشود.
آرمسترانگ همچنین به عنوان CAPCOM خدمت کرد، که معمولاً تنها فردی است که به طور مستقیم با فضانوردان در طول مأموریتهای فضایی ارتباط برقرار میکند. او این کار را برای ماموریت جمینی 11 انجام داد. با این حال، تا شروع برنامه آپولو، آرمسترانگ دوباره به فضا نرفت. این برنامه، سکوی پرتابی برای او به سوی دستاوردهای بزرگتر در سفر به ماه بود.
برنامه آپولو: فتح ماه
آرمسترانگ فرمانده تیم پشتیبان ماموریت آپولو 8 بود، اگرچه در ابتدا قرار بود از ماموریت آپولو 9 پشتیبانی کند. (اگر او به عنوان فرمانده پشتیبان باقی میماند، به جای آپولو 11، قرار بود فرماندهی آپولو 12 را بر عهده بگیرد.)
در ابتدا، باز آلدرین، خلبان ماژول قمری، قرار بود اولین کسی باشد که روی ماه قدم میگذارد. با این حال، به دلیل موقعیت فضانوردان در ماژول، آلدرین باید از روی آرمسترانگ عبور میکرد تا به دریچه برسد. به همین دلیل، تصمیم گرفته شد که خروج آرمسترانگ از ماژول پس از فرود آسانتر خواهد بود.
آپولو 11 در 20 جولای 1969 بر سطح ماه فرود آمد، و در این لحظه آرمسترانگ اعلام کرد: "هیوستون، پایگاه تراکوئیلیتی اینجاست. عقاب فرود آمد." ظاهراً آرمسترانگ تنها چند ثانیه سوخت برایش باقی مانده بود قبل از اینکه پیشرانهها خاموش شوند. اگر این اتفاق میافتاد، فرودگر به سطح سقوط میکرد. خوشبختانه این اتفاق نیفتاد. آرمسترانگ و آلدرین قبل از اینکه به سرعت فرودگر را برای پرتاب از سطح در صورت بروز شرایط اضطراری آماده کنند، به یکدیگر تبریک گفتند. این لحظات نفسگیر، تاریخساز شدند و نام آپولو 11 را برای همیشه جاودانه کردند.
بزرگترین دستاورد بشر: لحظه قدم گذاشتن بر ماه
در 20 جولای 1969، آرمسترانگ از نردبان ماژول قمری پایین آمد و پس از رسیدن به پایین اعلام کرد: "من الان از LEM پیاده میشوم." با تماس بوت چپ او با سطح ماه، او كلماتی را بر زبان آورد كه نسلها را تعریف كرد: "این یک گام کوچک برای یک انسان است، یک جهش بزرگ برای بشریت." این لحظه، نقطه عطفی در تاریخ بشر و نمادی از تواناییهای بیحدوحصر انسان بود.

حدود 15 دقیقه پس از خروج از ماژول، آلدرین به او در سطح ماه پیوست و آنها شروع به بررسی سطح قمری کردند. آنها پرچم آمریکا را کاشتند، نمونههای سنگ جمعآوری کردند، تصاویر و ویدیو گرفتند و برداشتهای خود را به زمین منتقل کردند.
آخرین وظیفهای که آرمسترانگ انجام داد، به جا گذاشتن بستهای از اقلام یادبود به یاد فضانوردان درگذشته شوروی، یوری گاگارین و ولادیمیر کوماروف، و فضانوردان آپولو 1، گاس گریسوم، اد وایت و راجر چافی بود. در مجموع، آرمسترانگ و آلدرین 2.5 ساعت را در سطح ماه گذراندند و راه را برای سایر ماموریتهای آپولو هموار کردند. این اقدام، نشان از قدردانی و یادبود از تلاشهای دیگر فضانوردان و قربانیان راه فتح فضا بود.
سپس فضانوردان در 24 جولای 1969 به زمین بازگشتند و در اقیانوس آرام فرود آمدند. آرمسترانگ مدال آزادی ریاستجمهوری، بالاترین افتخاری که به غیرنظامیان اعطا میشود، و همچنین میزبان مدالهای دیگر از ناسا و سایر کشورها را دریافت کرد. ماموریت آپولو 11 و دستاوردهای آرمسترانگ، نه تنها یک پیروزی علمی، بلکه یک پیروزی برای تمام بشریت بود.
زندگی پس از فضا: میراث نیل آرمسترانگ

پس از سفر به ماه، نیل آرمسترانگ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مهندسی هوافضا از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد و به عنوان مدیر در ناسا و آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DARPA) مشغول به کار شد. سپس توجه خود را به آموزش معطوف کرد و موقعیت تدریس در دپارتمان مهندسی هوافضا در دانشگاه سینسیناتی را پذیرفت. او تا سال 1979 در این سمت باقی ماند. آرمسترانگ همچنین در دو پانل تحقیقاتی خدمت کرد. اولین مورد پس از حادثه آپولو 13 و دومین مورد پس از انفجار فضاپیمای چلنجر بود.
آرمسترانگ بیشتر زندگی خود را پس از ناسا دور از انظار عمومی سپری کرد و در بخش خصوصی مشغول به کار بود و تا زمان بازنشستگی به عنوان مشاور با ناسا همکاری داشت. او تا اندکی قبل از مرگش در 25 آگوست 2012، گهگاه در انظار عمومی ظاهر میشد. خاکستر او ماه بعد در اقیانوس اطلس به دریا سپرده شد. سخنان و اعمال او در اسناد اکتشافات فضایی زنده مانده است و او به طور گستردهای مورد تحسین فضانوردان و علاقهمندان به فضا در سراسر جهان قرار گرفت. نیل آرمسترانگ نه تنها یک فضانورد شجاع، بلکه یک الهامبخش برای نسلهای آینده بود.
- نجوم
- علم