ادگار دگا: زندگینامه نقاش امپرسیونیست فرانسوی و بررسی آثار

ادگار دگا (Hilaire-Germain-Edgar De Gas)، متولد ۱۹ ژوئیه ۱۸۳۴ و درگذشته ۲۷ سپتامبر ۱۹۱۷، یکی از برجستهترین هنرمندان و نقاشان قرن نوزدهم میلادی بود. او چهرهای کلیدی در جنبش امپرسیونیسم به شمار میرفت، اگرچه خود این برچسب را رد میکرد. دگا شخصیتی پیچیده و گاهی تندخو داشت و بر این باور بود که هنرمندان برای حفظ دیدگاه بیطرفانه خود نسبت به سوژهها، نباید روابط شخصی داشته باشند. او بیشتر به خاطر نقاشیهایش از رقصندهها مشهور است، اما در زمینههای مختلف هنری از جمله مجسمهسازی نیز فعالیت داشت و همچنان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان تاریخ هنر شناخته میشود.
نکات کلیدی درباره ادگار دگا
- شهرت: هنرمند امپرسیونیست مشهور به خاطر طراحیهای پاستل و نقاشیهای رنگ روغن از بالرینها. او همچنین مجسمههای برنزی، چاپها و طراحیهایی را تولید کرد.
- تولد: ۱۹ ژوئیه ۱۸۳۴، پاریس، فرانسه
- مرگ: ۲۷ سپتامبر ۱۹۱۷، پاریس، فرانسه
- آثار برجسته: خانواده بللی (۱۸۵۸–۱۸۶۷)، زن با گلهای داوودی (۱۸۶۵)، Chanteuse de Café (حدود ۱۸۷۸)، در خیاطی (۱۸۸۲)
- جمله معروف: «هیچ هنری کمتر از هنر من خودجوش نبوده است. آنچه من انجام میدهم نتیجه تعمق و مطالعه استادان بزرگ است. از الهام، خودانگیختگی، خلق و خو، من چیزی نمیدانم.»
سالهای آغازین زندگی ادگار دگا
ادگار دگا در سال ۱۸۳۴ در پاریس متولد شد و از زندگی نسبتاً مرفهی برخوردار بود. خانواده او با فرهنگ کریول نیواورلئان و هائیتی ارتباط داشتند؛ جایی که پدربزرگ مادریاش متولد شده بود و نام خانوادگی خود را به سبک «De Gas» تغییر داده بود، اما دگا پس از بلوغ این تغییر را نپذیرفت. او در سال ۱۸۴۵ وارد دبیرستان معتبر لویی-لو-گران (Lycée Louis-le-Grand) شد. پس از فارغالتحصیلی، قصد داشت به تحصیل هنر بپردازد، اما پدرش انتظار داشت که وکیل شود. بنابراین، دگا در سال ۱۸۵۳ به طور وظیفهشناسانه در دانشگاه پاریس در رشته حقوق ثبتنام کرد.
اگر بگوییم دگا دانشجوی خوبی نبود، اغراق نکردهایم. چند سال بعد، او به مدرسه هنرهای زیبای پاریس (École des Beaux-Arts) پذیرفته شد و به طور جدی به مطالعه هنر و طراحی پرداخت و به سرعت نشانههایی از استعداد فوقالعاده خود را نشان داد. دگا یک طراح ذاتی بود و قادر بود طراحیهای دقیق اما هنرمندانهای از موضوعات مختلف با ابزارهای ساده ارائه دهد؛ مهارتی که به او کمک کرد تا به سبک خاص خود برسد، به ویژه در آثارش که رقصندهها، مشتریان کافهها و سایر افرادی را به تصویر میکشید که به ظاهر ناآگاهانه در زندگی روزمره خود غرق بودند.
در سال ۱۸۵۶، دگا به ایتالیا سفر کرد و سه سال در آنجا زندگی کرد. در ایتالیا، او اعتماد به نفس خود را در نقاشی افزایش داد. نکته مهم این است که او در ایتالیا شروع به کار بر روی اولین شاهکار خود، نقاشی از عمه و خانوادهاش، کرد. این سفر به ایتالیا نقش بسزایی در شکل گیری دیدگاه هنری و سبک نقاشی ادگار دگا ایفا کرد.
خانواده بللی و نقاشی تاریخی: نقطه عطفی در هنر دگا

DEA / G. DAGLI ORTI / Getty Images
ادگار دگا در ابتدا خود را یک "نقاش تاریخی" میدانست؛ هنرمندی که صحنههایی از تاریخ را به شیوهای دراماتیک اما سنتی به تصویر میکشد. مطالعات و آموزشهای اولیه او نیز منعکسکننده همین تکنیکها و موضوعات کلاسیک بود. با این حال، در طول اقامتش در ایتالیا، دگا شروع به دنبال کردن رئالیسم کرد، تلاشی برای به تصویر کشیدن زندگی واقعی آنگونه که بود. پرتره "خانواده بللی" یک اثر اولیه قابل توجه و پیچیده است که دگا را به عنوان یک استاد جوان معرفی کرد. این اثر، نمادی از گذار دگا از نقاشی تاریخی به سمت رئالیسم بود.
این پرتره نوآورانه بود، اما ساختارشکنی نمیکرد. در نگاه اول، به نظر میرسد یک پرتره معمولی به سبکی کم و بیش مرسوم است، اما جنبههای مختلف ترکیببندی نقاشی، عمق تفکر و ظرافتی را نشان میدهد که دگا در آن به کار برده است. به عنوان مثال، این واقعیت که پدر خانواده، یعنی شوهر عمهاش، در حالی که پشت به بیننده نشسته است، در حالی که همسرش با اطمینان در فاصلهای دور از او ایستاده است، برای یک پرتره خانوادگی در آن زمان غیرمعمول است و در عین حال، چیزهای زیادی در مورد رابطه آنها و موقعیت شوهر در خانواده بیان میکند. به طور مشابه، موقعیت و حالت دو دختر - یکی جدیتر و بالغتر، دیگری "پیوند" بازیگوشانهتری بین والدین دور از هم - چیزهای زیادی در مورد رابطه آنها با یکدیگر و با والدینشان میگوید.
دگا تا حدی با طراحی جداگانه هر شخص و سپس ترکیب آنها در یک ژست که هرگز واقعاً برای آن گرد هم نیامده بودند، به روانشناسی پیچیده نقاشی دست یافت. نقاشی که در سال ۱۸۵۸ آغاز شد، تا سال ۱۸۶۷ تکمیل نشد. این اثر، نه تنها یک پرتره خانوادگی، بلکه یک مطالعه روانشناختی عمیق در مورد روابط خانوادگی در آن دوره بود.
جنگ و نیواورلئان: تحولات زندگی و هنر ادگار دگا

Fine Art Images / Heritage Images / Getty Images
در سال ۱۸۷۰، جنگ بین فرانسه و پروس آغاز شد و دگا به گارد ملی فرانسه پیوست. این خدمت سربازی، وقفهای در نقاشیهای او ایجاد کرد. همچنین، پزشکان ارتش به او اطلاع دادند که بیناییاش ضعیف است، موضوعی که دگا را تا پایان عمر نگران کرد. این تجربه، تاثیری عمیق بر زندگی شخصی و هنری دگا گذاشت.
پس از جنگ، دگا مدتی به نیواورلئان نقل مکان کرد. در حالی که در آنجا زندگی میکرد، یکی از مشهورترین آثار خود، "دفتر پنبه در نیواورلئان" را نقاشی کرد. بار دیگر، دگا افراد (از جمله برادرش که در حال خواندن روزنامه نشان داده شده است و پدرشوهرش، در پیش زمینه) را به طور جداگانه طراحی کرد و سپس نقاشی را به دلخواه خود ترکیب کرد. تعهد او به رئالیسم، علیرغم دقتی که در برنامهریزی نقاشی به کار رفته بود، و علیرغم لحظه آشفته و تقریباً تصادفی به تصویر کشیده شده (رویکردی که دگا را به شدت به جنبش نوظهور امپرسیونیستی پیوند داد)، جلوهای "فوری" ایجاد میکند. او با استفاده از رنگ، همه چیز را به هم پیوند میدهد: نوار سفید در وسط تصویر، چشم را از چپ به راست میکشاند و تمام فیگورها را در فضا متحد میکند.
الهامبخش بدهی: تغییر مسیر هنری دگا

Leemage / Corbis via Getty Images
در سال ۱۸۷۴ پدر دگا درگذشت. پس از مرگ او مشخص شد که برادر دگا بدهی هنگفتی به بار آورده است. دگا برای پرداخت بدهیها، مجموعه هنری شخصی خود را فروخت و وارد دورهای با رویکرد تجاریتر شد و موضوعاتی را نقاشی میکرد که میدانست به فروش میرسند. با وجود انگیزههای اقتصادی، دگا بیشتر آثار مشهور خود را در این دوره خلق کرد، به ویژه نقاشیهای متعددی که بالرینها را به تصویر میکشید (اگرچه این موضوعی بود که قبلاً روی آن کار کرده بود، رقصندهها محبوب بودند و برای او به خوبی به فروش میرفتند). این اتفاق باعث شد دگا به سمت نقاشی از رقصندهها و موضوعات پرطرفدارتر سوق پیدا کند.
یک نمونه از این آثار، "کلاس رقص" است که در سال ۱۸۷۶ به پایان رسید (گاهی اوقات "کلاس باله" نیز نامیده میشود). تعهد دگا به رئالیسم و فضیلت امپرسیونیستیِ ثبت لحظه، با تصمیم معمول او برای به تصویر کشیدن یک تمرین به جای یک اجرا، تأکید میشود. او دوست داشت رقصندهها را به عنوان کارگرانی نشان دهد که به حرفهای مشغول هستند، نه به عنوان چهرههای اثیری که با ظرافت در فضا حرکت میکنند. تسلط او بر طراحی، به او این امکان را میداد که حرکت را بدون زحمت القا کند - رقصندهها از خستگی کشیده و خم میشوند، تقریباً میتوان دید که معلم باتوم خود را روی زمین میکوبد و ریتم را میشمارد. در این دوره، دگا با تمرکز بر موضوعات پرطرفدار و با استفاده از مهارتهای خود در رئالیسم و امپرسیونیسم، توانست آثار ماندگاری خلق کند.
امپرسیونیست یا رئالیست؟ مناقشه هویتی در هنر دگا

Geoffrey Clements / Corbis / VCG via Getty Images
معمولاً ادگار دگا را به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش امپرسیونیسم میشناسند؛ جنبشی که از رسمیت گذشته دوری میکرد و هدفش ثبت یک لحظه در زمان، همانطور که هنرمند آن را درک میکرد، بود. این رویکرد، بر ثبت نور در حالت طبیعی خود و همچنین فیگورهای انسانی در حالتهای آرام و غیررسمی - نه ژست گرفته، بلکه مشاهده شده - تأکید داشت. با این حال، خود دگا این برچسب را رد کرد و در عوض، آثارش را "رئالیستی" میدانست. دگا به ماهیت به اصطلاح "خودجوش" امپرسیونیسم که به دنبال ثبت لحظاتی بود که در همان لحظه هنرمند را تحت تأثیر قرار میداد، اعتراض داشت و شکایت میکرد که "هیچ هنری کمتر از هنر من خودجوش نبوده است."
علیرغم اعتراضاتش، رئالیسم بخشی از هدف امپرسیونیستها بود و تأثیر او عمیق بود. تصمیم او برای به تصویر کشیدن افراد به گونهای که انگار از نقاشی شدن آگاه نیستند، انتخاب او از پشت صحنه و سایر مکانهای معمولاً خصوصی، و زوایای غیرمعمول و اغلب ناراحتکننده او، جزئیاتی را ثبت میکرد که در گذشته نادیده گرفته میشدند یا تغییر میکردند - تختههای کف کلاس رقص که با آب اسپری شده بودند تا چسبندگی بهتری داشته باشند، حالت چهره با علاقه ملایم پدرشوهرش در دفتر پنبه، و طرز رفتاری که یکی از دختران بللی به نظر میرسد تقریباً گستاخانه است، زیرا از ژست گرفتن با خانوادهاش امتناع میکند. به این ترتیب، دگا با به تصویر کشیدن جزئیات واقعی و غیرمنتظره، به پیشرفت هنر رئالیستی و امپرسیونیستی کمک کرد.
هنر حرکت: نبوغ دگا در به تصویر کشیدن پویایی

Paul Marotta / Getty Images
دگا همچنین به خاطر مهارتش در به تصویر کشیدن حرکت در نقاشی مورد تحسین قرار میگیرد. این یکی از دلایلی است که نقاشیهای او از رقصندهها بسیار محبوب و ارزشمند هستند - و همچنین دلیلی بر این که او علاوه بر نقاش، یک مجسمهساز مشهور نیز بود. مجسمه معروف او، "رقصنده کوچک چهارده ساله"، در زمان خود به دلیل رئالیسم افراطی که در به تصویر کشیدن فرم و ویژگیهای ماری ون گوتهم، دانشجوی باله، به کار برد، و همچنین ترکیب آن - موم روی اسکلتی ساخته شده از قلمموها، از جمله لباسهای واقعی - بحثبرانگیز بود. این مجسمه همچنین حالت عصبی، ترکیبی از بیقراریهای نوجوانانه و حرکت ضمنی را منتقل میکند که بازتابی از رقصندهها در نقاشیهای او است. این مجسمه بعداً به صورت برنزی ریختهگری شد.
مرگ و میراث: پایانی تلخ و تاثیری ماندگار
دگا در طول زندگی خود گرایشهای یهودستیزانه داشت، اما ماجرای دریفوس، که شامل محکومیت نادرست یک افسر ارتش فرانسه یهودیتبار به جرم خیانت بود، این گرایشها را آشکارتر کرد. دگا شخصیتی دشوار برای دوست داشتن بود و به بدرفتاری و بیرحمی مشهور بود، به طوری که در طول زندگیاش دوستان و آشنایان زیادی را از دست داد. با از دست دادن بیناییاش، دگا در سال ۱۹۱۲ از کار دست کشید و سالهای آخر عمر خود را به تنهایی در پاریس گذراند.
تحول هنری دگا در طول زندگیاش شگفتانگیز بود. با مقایسه "خانواده بللی" با آثار بعدی او، به وضوح میتوان دید که چگونه او از رسمیت به سمت رئالیسم، از ساختاربندی دقیق ترکیببندیهایش به سمت ثبت لحظات، حرکت کرد. مهارتهای کلاسیک او در ترکیب با حساسیت مدرناش، او را همچنان به شدت تاثیرگذار میسازد. ادگار دگا، با وجود جنبههای بحثبرانگیز زندگیاش، به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ هنر شناخته میشود و تاثیرش بر جنبشهای هنری بعدی انکارناپذیر است.
- بیوگرافی
- هنر