اشکانیان و جاده ابریشم: نقش واسطه‌گری، تجارت پنهان و رونق اقتصادی

سفر کاروان شتر در صحرا
Ratnakorn Piyasirisorost / Getty Images

در دوران باستان، چینی‌ها هنر پرورش کرم ابریشم و تولید پارچه ابریشمی را ابداع کردند. آن‌ها با باز کردن پیله کرم ابریشم، رشته‌های ابریشمی را استخراج، تابیده و سپس پارچه تولیدی را رنگ می‌کردند. پارچه ابریشمی همواره کالایی ارزشمند و گران‌بها بوده و به همین دلیل، منبع درآمد قابل توجهی برای چینی‌ها به شمار می‌رفت، به شرطی که بتوانند انحصار تولید آن را حفظ کنند.

سایر اقوام علاقه‌مند به تجملات، مشتاقانه در پی کشف راز تولید ابریشم بودند، اما چینی‌ها این راز را با جدیت و تحت مجازات مرگ محافظت می‌کردند. تا زمانی که رومی‌ها به این راز دست نیافتند، راه دیگری برای سهیم شدن در سود ابریشم پیدا کردند: تولید محصولات ابریشمی. در این میان، اشکانیان با ایفای نقش واسطه، راهی برای کسب سود از تجارت ابریشم یافتند.

انحصار تولید ابریشم در چین و نقش پنهان اشکانیان

در مقاله "تجارت ابریشم بین چین و امپراتوری روم در اوج خود، حدود سال‌های 90 تا 130 میلادی" اثر جی. ثورلی، استدلال می‌شود که اشکانیان (حدود 200 قبل از میلاد تا 200 بعد از میلاد)، به عنوان واسطه‌های تجاری بین چین و امپراتوری روم، پارچه‌های زربفت نفیس چینی را به روم می‌فروختند. سپس، با ترفندی زیرکانه در مورد پیله‌های کرم ابریشم در امپراتوری روم، پارچه‌های ابریشمی نازکِ دوباره بافته شده را به خود چینی‌ها می‌فروختند. چینی‌ها، اگرچه در آن زمان فاقد فناوری لازم برای بافت این نوع پارچه‌ها بودند، اما احتمالاً از این موضوع که مواد اولیه را خودشان تهیه کرده بودند، به شدت خشمگین می‌شدند.

به عبارت دیگر، اشکانیان با استفاده از دانش فنی رومیان و مواد اولیه چینی، در یک چرخه تجاری سودآور، هم به رومیان پارچه‌های ابریشمی چینی می‌فروختند و هم پارچه‌های رومی بافته شده از ابریشم چینی را به خود چینی‌ها باز می‌گرداندند، و از این طریق، سود سرشاری به دست می‌آوردند. این نشان‌دهنده نقش مهم اشکانیان در تسهیل تجارت ابریشم در جاده ابریشم و همچنین زیرکی آن‌ها در بهره‌برداری از این موقعیت استراتژیک است.

رونق جاده ابریشم در دوران صلح و آرامش

اگرچه ممکن است ژولیوس سزار پرده‌های ابریشمی ساخته شده از ابریشم چینی داشته بود، اما تا زمان صلح و رفاه تحت حکومت آگوستوس، عرضه ابریشم در روم بسیار محدود بود. از اواخر قرن اول تا اوایل قرن دوم میلادی، کل مسیر جاده ابریشم در صلح و آرامش به سر می‌برد و تجارت به شکلی بی‌سابقه رونق گرفت؛ رونقی که تا زمان امپراتوری مغول دیگر تکرار نشد.

در تاریخ امپراتوری روم، بربرها به طور مداوم به مرزها فشار می‌آوردند و خواستار ورود به قلمرو امپراتوری بودند. این افراد که خواهان رومی شدن بودند، توسط قبایل دیگر از مناطق دورتر رانده شده بودند. این موضوع بخشی از یک جریان پیچیده از رویدادها بود که به تهاجم وندال‌ها و ویزیگوت‌ها به امپراتوری روم منجر شد.

بربرها در دروازه‌ها و تاثیر آن بر جاده ابریشم

ثورلی معتقد است که سلسله‌ای از وقایع مشابه، از جمله فشارهای مرزی، منجر به عملکرد کارآمد جاده ابریشم در آن دوره شد. قبایل کوچ‌نشین به نام شیونگ نو، سلسله چین (255-206 قبل از میلاد) را تحت فشار قرار دادند تا برای محافظت از خود، دیوار بزرگ چین را بسازند (مشابه دیوار هادریان و دیوار آنتونین در بریتانیا که قرار بود از ورود پیکت‌ها جلوگیری کنند). امپراتور وو دی، شیونگ نوها را بیرون راند و آنها سعی کردند وارد ترکستان شوند. چینی‌ها نیروهایی را به ترکستان فرستادند و آنجا را تصرف کردند.

پس از تسلط بر ترکستان، آن‌ها پاسگاه‌های تجاری را از شمال چین تا حوضه تاریم در دستان چینی‌ها ساختند. شیونگ نوها که ناکام مانده بودند، به همسایگان خود در جنوب و غرب، یعنی یوئه‌چی روی آوردند و آنها را به سمت دریای آرال راندند. یوئه‌چی‌ها نیز به نوبه خود، سکاها را بیرون راندند. سکاها به ایران و هند مهاجرت کردند. یوئه‌چی‌ها نیز بعداً به دنبال آنها رفتند و به سغد و باختر رسیدند. در قرن اول پس از میلاد، آنها به کشمیر مهاجرت کردند و در آنجا سلسله آنها به کوشان معروف شد. ایران، در غرب امپراتوری کوشان، پس از آنکه اشکانیان کنترل آن را از سلوکیان که پس از مرگ اسکندر کبیر بر آن منطقه حکومت می‌کردند، در دست گرفتند، به دست اشکانیان افتاد. این بدان معنا بود که در حدود سال 90 پس از میلاد، از غرب به شرق، تنها 4 پادشاهی بر جاده ابریشم کنترل داشتند: رومی‌ها، اشکانیان، کوشان‌ها و چینی‌ها.

اشکانیان، واسطه‌های قدرتمند جاده ابریشم

اشکانیان با زیرکی، بازرگانان چینی را که از چین می‌آمدند و از طریق منطقه کوشانی هند (جایی که احتمالاً برای عبور از آنجا عوارضی پرداخت می‌کردند) وارد پارت می‌شدند، متقاعد می‌کردند که کالاهای خود را بیشتر به سمت غرب نبرند و بدین ترتیب خود را به عنوان واسطه اصلی تجارت ابریشم معرفی می‌کردند. ثورلی فهرستی غیرمعمول از صادرات امپراتوری روم ارائه می‌دهد که آن‌ها به چینی‌ها می‌فروختند. این فهرست شامل ابریشم "محلی" نیز می‌شود:

"[طلا، نقره [احتمالاً از اسپانیا]، و سنگ‌های قیمتی کمیاب، به ویژه "جواهری که در شب می‌درخشد"، "مروارید مهتابی"، "سنگ کرگدن ترسناک برای مرغ"، مرجان‌ها، کهربا، شیشه، لانگ-کان (نوعی مرجان)، چو-تان (شنگرف؟)، یشم سبز، قالی‌های زربافت و پارچه‌های ابریشمی نازک با رنگ‌های مختلف. آنها پارچه‌های طلایی رنگ و پارچه‌های آزبست (نسوز) می‌سازند. همچنین "پارچه‌های نفیس" دارند که "پشم گوسفند آبی" نیز نامیده می‌شود. این پارچه از پیله کرم‌های ابریشم وحشی ساخته شده است. آن‌ها انواع مواد خوشبو را جمع‌آوری می‌کنند و عصاره آن‌ها را می‌جوشانند و به شکل صمغ معطر در می‌آورند."

شایان ذکر است که رومی‌ها تا دوره بیزانس، کرم ابریشم اختصاصی خود را نداشتند.

تاریخ آسیا