سیر تکامل ستارگان: سفری از تولد در رشته اصلی تا سرنوشت نهایی

ستاره های دنباله اصلی
NASA/ESA/Hubble Heritage Team.

ستارگان، سنگ بنای اساسی جهان هستی هستند. آن‌ها نه تنها سازنده کهکشان‌ها هستند، بلکه بسیاری از آن‌ها میزبان منظومه‌های سیاره‌ای نیز هستند. بنابراین، درک چگونگی شکل‌گیری و تکامل آن‌ها، سرنخ‌های مهمی برای شناخت کهکشان‌ها و سیارات به دست می‌دهد. به عبارتی، ستارگان نقش بسیار مهمی در ساختار کیهان ایفا می کنند. شناخت تکامل ستارگان می تواند دریچه ای به شناخت سیارات و کهکشان ها باشد.

تصویری از خورشید و تاثیرات آن بر منظومه شمسی
خورشید تاثیرات زیادی بر منظومه شمسی دارد و به ستاره‌شناسان در درک عملکرد ستارگان کمک می‌کند.

خورشید، یک نمونه عالی برای مطالعه در منظومه شمسی خودمان است. با فاصله‌ای تنها هشت دقیقه نوری، می‌توانیم به سرعت ویژگی‌های سطح آن را مشاهده کنیم. ستاره‌شناسان با استفاده از ماهواره‌های متعددی که به مطالعه خورشید می‌پردازند، اطلاعات اولیه‌ای از زندگی آن به دست آورده‌اند. خورشید در میانه عمر خود قرار دارد و در مرحله‌ای به نام "رشته اصلی" (Main Sequence) است. در این مرحله، هیدروژن را در هسته خود به هلیوم تبدیل می‌کند. خورشید، به عنوان یک ستاره در رشته اصلی، نمونه ای بسیار مهم برای شناخت دیگر ستارگان است.

در طول تاریخ، خورشید تقریباً به همین شکل بوده است. برای ما، همیشه این جسم درخشان، سفید مایل به زرد در آسمان بوده است. به نظر نمی‌رسد که تغییر کند، حداقل برای ما اینطور است. این به این دلیل است که مقیاس زمانی زندگی خورشید با مقیاس زمانی زندگی انسان بسیار متفاوت است. با این حال، تغییر می‌کند، اما این تغییر بسیار آهسته است در مقایسه با سرعت زندگی کوتاه ما. اگر زندگی یک ستاره را در مقیاس عمر جهان (حدود ۱۳.۷ میلیارد سال) در نظر بگیریم، آنگاه خورشید و سایر ستارگان زندگی عادی دارند: متولد می‌شوند، زندگی می‌کنند، تکامل می‌یابند و در نهایت در طی ده‌ها میلیون یا میلیاردها سال می‌میرند.

برای درک چگونگی تکامل ستارگان، ستاره‌شناسان باید بدانند که چه نوع ستاره‌هایی وجود دارند و چرا از جهات مهم با یکدیگر تفاوت دارند. یک گام مهم در این راستا، دسته‌بندی ستارگان در "گروه‌های" مختلف است، همان‌طور که افراد ممکن است سکه‌ها یا تیله‌ها را دسته‌بندی کنند. این فرآیند "طبقه‌بندی ستاره‌ای" (Stellar Classification) نامیده می‌شود و نقش بسیار مهمی در درک نحوه عملکرد ستارگان دارد. بنابراین، طبقه بندی ستارگان، گامی اساسی در شناخت تکامل آن ها به شمار می رود.

دسته‌بندی ستارگان

ستاره‌شناسان ستارگان را بر اساس ویژگی‌های مختلفی مانند دما، جرم، ترکیب شیمیایی و غیره در دسته‌های گوناگون قرار می‌دهند. خورشید، بر اساس دما، درخشندگی (لومینوزیته)، جرم و ترکیب شیمیایی‌اش، به عنوان یک ستاره میانسال طبقه‌بندی می‌شود که در مرحله‌ای از زندگی خود به نام "رشته اصلی" قرار دارد. در واقع، ویژگی های فیزیکی و شیمیایی ستارگان، تعیین کننده نوع و دسته بندی آن ها می باشد.

نمودار هرتزپرونگ-راسل
این نسخه از نمودار هرتزپرونگ-راسل، دمای ستارگان را در برابر درخشندگی آن‌ها رسم می‌کند. موقعیت یک ستاره در این نمودار، اطلاعاتی در مورد مرحله زندگی، جرم و درخشندگی آن ارائه می‌دهد.

تقریباً تمام ستارگان، بیشتر عمر خود را در این رشته اصلی سپری می‌کنند تا اینکه بمیرند؛ گاهی آرام و گاهی خشن. رشته اصلی، مرحله ای حیاتی در زندگی ستارگان است که تعیین کننده سرنوشت نهایی آن ها خواهد بود.

همه چیز درباره همجوشی هسته‌ای

تعریف اصلی یک ستاره "رشته اصلی" این است: ستاره‌ای که هیدروژن را در هسته خود به هلیوم تبدیل می‌کند. هیدروژن، بلوک ساختمانی اساسی ستارگان است و آن‌ها از آن برای ایجاد عناصر دیگر استفاده می‌کنند. فرآیند همجوشی هسته ای، قلب تپنده ستارگان در رشته اصلی است.

یک ستاره زمانی شکل می‌گیرد که ابری از گاز هیدروژن تحت نیروی گرانش شروع به انقباض می‌کند. این انقباض، یک پیش‌ستاره (Protostar) متراکم و داغ را در مرکز ابر ایجاد می‌کند که به هسته ستاره تبدیل می‌شود. شکل گیری ستارگان با انقباض ابرهای گازی هیدروژن آغاز می شود.

تصاویری از تلسکوپ فضایی اسپیتزر - هسته بدون ستاره ای که ستاره خواهد شد
تیم "هسته‌ها به دیسک‌ها" از تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا برای جستجوی مناطق متراکم ابرهای مولکولی بین ستاره‌ای (معروف به "هسته‌ها") برای یافتن شواهدی از تشکیل ستاره استفاده کرد.

چگالی در هسته به حدی می‌رسد که دما حداقل به ۸ تا ۱۰ میلیون درجه سانتیگراد می‌رسد. لایه‌های بیرونی پیش‌ستاره به هسته فشار وارد می‌کنند. این ترکیب دما و فشار، فرآیندی به نام همجوشی هسته‌ای را آغاز می‌کند. این نقطه، لحظه تولد یک ستاره است. ستاره تثبیت می‌شود و به حالتی به نام "تعادل هیدرواستاتیک" می‌رسد. در این حالت، فشار تشعشعی رو به بیرون از هسته، با نیروهای گرانشی عظیمی که ستاره را به سمت داخل می‌کشند، متعادل می‌شود. وقتی همه این شرایط برآورده شوند، ستاره "در رشته اصلی" قرار می‌گیرد و به زندگی خود ادامه می‌دهد و با جدیت هیدروژن را در هسته خود به هلیوم تبدیل می‌کند. دستیابی به تعادل هیدرواستاتیک، شرط لازم برای قرارگیری یک ستاره در رشته اصلی است.

همه چیز درباره جرم

جرم، نقش مهمی در تعیین ویژگی‌های فیزیکی یک ستاره ایفا می‌کند و همچنین سرنخ‌هایی از طول عمر و نحوه مرگ آن ارائه می‌دهد. هرچه جرم ستاره بیشتر باشد، فشار گرانشی که سعی در فروپاشی ستاره دارد بیشتر است. برای مقابله با این فشار بیشتر، ستاره به نرخ بالاتری از همجوشی نیاز دارد. جرم ستاره، عامل تعیین کننده در سرنوشت آن است.

هرچه جرم ستاره بیشتر باشد، فشار در هسته بیشتر، دما بالاتر و در نتیجه نرخ همجوشی بالاتر خواهد بود. این موضوع تعیین می‌کند که یک ستاره با چه سرعتی سوخت خود را مصرف می‌کند. جرم ستارگان، رابطه مستقیمی با سرعت مصرف سوخت هسته ای دارد.

یک ستاره پرجرم، ذخایر هیدروژن خود را سریعتر مصرف می‌کند و به همین دلیل، زودتر از یک ستاره کم‌جرم که سوخت خود را آهسته‌تر مصرف می‌کند، از رشته اصلی خارج می‌شود. به عبارت دیگر، ستارگان پرجرم، عمر کوتاه تری نسبت به ستارگان کم جرم دارند.

خروج از رشته اصلی

هنگامی که ستارگان، هیدروژن خود را تمام می‌کنند، شروع به همجوشی هلیوم در هسته‌های خود می‌کنند. این لحظه، زمانی است که آن‌ها رشته اصلی را ترک می‌کنند. ستارگان پرجرم به ابرغول‌های سرخ و سپس به ابرغول‌های آبی تبدیل می‌شوند. در این فرآیند، هلیوم به کربن و اکسیژن تبدیل می‌شود و سپس این عناصر به نئون و غیره تبدیل می‌شوند. در واقع، ستاره به یک کارخانه تولید مواد شیمیایی تبدیل می‌شود که همجوشی نه تنها در هسته، بلکه در لایه‌های اطراف هسته نیز رخ می‌دهد. تکامل ستارگان پرجرم پس از خروج از رشته اصلی، مسیری پر فراز و نشیب را طی می کند.

در نهایت، یک ستاره بسیار پرجرم تلاش می‌کند تا آهن را همجوشی کند. این، بوسه مرگ برای آن ستاره است! چرا؟ زیرا همجوشی آهن به انرژی بیشتری نسبت به آنچه ستاره در اختیار دارد نیاز دارد. این امر، کارخانه همجوشی را متوقف می‌کند. وقتی این اتفاق می‌افتد، لایه‌های بیرونی ستاره روی هسته فرو می‌ریزند. این اتفاق خیلی سریع رخ می‌دهد. لبه‌های بیرونی هسته با سرعت شگفت‌انگیز حدود ۷۰,۰۰۰ متر بر ثانیه به سمت داخل سقوط می‌کنند. وقتی این مواد به هسته آهنی برخورد می‌کنند، همه چیز شروع به بازگشت می‌کند و این یک موج شوک ایجاد می‌کند که در عرض چند ساعت ستاره را در هم می‌شکند. در این فرآیند، عناصر جدید و سنگین‌تر با عبور جبهه شوک از مواد ستاره ایجاد می‌شوند. مرگ ستارگان پرجرم، اغلب با پدیده ابرنواختر و تولید عناصر سنگین همراه است.

این همان چیزی است که "ابرنواختر ناشی از فروپاشی هسته" نامیده می‌شود. در نهایت، لایه‌های بیرونی به فضا پرتاب می‌شوند و آنچه باقی می‌ماند، هسته فروپاشیده است که به یک ستاره نوترونی یا سیاهچاله تبدیل می‌شود.

سحابی خرچنگ
سحابی خرچنگ، بقایای به جا مانده از انفجار یک ستاره پرجرم به شکل ابرنواختر است. این تصویر ترکیبی از سحابی خرچنگ، که از ۲۴ تصویر گرفته شده توسط تلسکوپ فضایی هابل ناسا جمع‌آوری شده است، ویژگی‌هایی را در بقایای رشته‌ای ستاره نشان می‌دهد، زیرا مواد آن به فضا پخش می‌شوند.

وقتی ستارگان کم‌جرم، رشته اصلی را ترک می‌کنند

ستارگان با جرمی بین نیم جرم خورشیدی (یعنی نصف جرم خورشید) و حدود هشت جرم خورشیدی، هیدروژن را به هلیوم تبدیل می‌کنند تا زمانی که سوختشان تمام شود. در این نقطه، ستاره به یک غول سرخ تبدیل می‌شود. ستاره شروع به همجوشی هلیوم به کربن می‌کند و لایه‌های بیرونی منبسط می‌شوند و ستاره را به یک غول زرد تپنده تبدیل می‌کنند. تکامل ستارگان کم جرم، پس از خروج از رشته اصلی، با تبدیل شدن به غول سرخ آغاز می شود.

وقتی بیشتر هلیوم همجوشی شد، ستاره دوباره به یک غول سرخ تبدیل می‌شود، حتی بزرگتر از قبل. لایه‌های بیرونی ستاره به فضا منبسط می‌شوند و یک سحابی سیاره‌ای ایجاد می‌کنند. هسته کربن و اکسیژن به شکل یک کوتوله سفید باقی می‌ماند. سحابی سیاره‌ای، آخرین مرحله از زندگی ستارگان کم جرم، قبل از تبدیل شدن به کوتوله سفید است.

یک سحابی سیاره‌ای به نام سحابی جغد جنوبی
آیا خورشید در آینده دور شبیه این خواهد بود؟ این حباب خارق‌العاده، که مانند شبح یک ستاره در تاریکی وهم‌آور فضا می‌درخشد، ممکن است ماوراء‌الطبیعه و مرموز به نظر برسد، اما یک شیء نجومی آشنا است: یک سحابی سیاره‌ای، بقایای یک ستاره در حال مرگ. این بهترین نمای از شیء ناشناخته ESO 378-1 است که تاکنون به دست آمده و توسط تلسکوپ بسیار بزرگ ESO در شمال شیلی گرفته شده است.

ستارگان کوچکتر از 0.5 جرم خورشیدی نیز کوتوله‌های سفید را تشکیل می‌دهند، اما به دلیل کمبود فشار در هسته ناشی از اندازه کوچکشان، قادر به همجوشی هلیوم نیستند. بنابراین این ستارگان به عنوان کوتوله‌های سفید هلیومی شناخته می‌شوند. مانند ستاره‌های نوترونی، سیاهچاله‌ها و ابرغول‌ها، این ستاره‌ها دیگر به رشته اصلی تعلق ندارند. کوتوله های سفید، آخرین مرحله از زندگی ستارگان کم جرم هستند که دیگر قادر به همجوشی هسته ای نیستند.

  • نجوم
  • علم

نجوم