جیمز جویس: زندگی، آثار و میراث غول ادبیات مدرن ایرلند

جیمز جویس (۲ فوریه ۱۸۸۲ - ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱)، رماننویس ایرلندی، به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم شناخته میشود. رمان مشهور او، اولیس، در زمان انتشارش در سال ۱۹۲۲ جنجال برانگیز بود و در بسیاری از کشورها ممنوع شد. با این حال، در طول یک قرن گذشته، به یکی از پربحثترین و مورد مطالعهترین کتابها تبدیل شده است.
جویس در دوبلین به دنیا آمد و در ایرلند بزرگ شد. او را نویسندهای اصیل ایرلندی میدانند، با این حال اغلب زادگاهش را رد میکرد. بیشتر زندگی بزرگسالی خود را در قاره اروپا گذراند، در حالی که وسواسگونه به ایرلند فکر میکرد و در اولیس، تصویری از زندگی ایرلندی را که ساکنان دوبلین در یک روز خاص، ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴، تجربه کردهاند، خلق مینمود.
نکات برجسته زندگی جیمز جویس
- نام کامل: جیمز آگوستین آلویسیوس جویس
- شهرت: نویسنده ایرلندی نوآور و بسیار تأثیرگذار. نویسنده رمانها، داستانهای کوتاه و شعر
- تاریخ تولد: ۲ فوریه ۱۸۸۲ در راثگار، دوبلین، ایرلند
- والدین: جان استانیسلاوس جویس و مری جین موری
- تاریخ فوت: ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱ در زوریخ، سوئیس
- تحصیلات: دانشگاه کالج دوبلین
- جنبش ادبی: مدرنیسم
- آثار منتخب: دوبلینیها، چهره مرد هنرمند در جوانی، اولیس، فینیگانها بیدار میشوند
- همسر: نورا بارناکل جویس
- فرزندان: پسر، جورجیو و دختر، لوسیا
- نقل قول مشهور: «وقتی یک ایرلندی در خارج از ایرلند و در محیطی دیگر یافت میشود، اغلب به فردی مورد احترام تبدیل میشود. شرایط اقتصادی و فکری حاکم در کشور خودش اجازه رشد فردیت را نمیدهد. هیچکس که ذرهای حرمت نفس داشته باشد، در ایرلند نمیماند، بلکه گویی از سرزمینی که مورد خشم ژوپیتر قرار گرفته، میگریزد.» (سخنرانی ایرلند، جزیره قدیسان و فرزانگان)
سالهای نخستین زندگی جیمز جویس
جیمز جویس در ۲ فوریه ۱۸۸۲ در راثگار، حومه شهر دوبلین، چشم به جهان گشود. پدر و مادرش، جان و مری جین موری جویس، هر دو از استعداد موسیقیایی برخوردار بودند؛ ویژگیای که به پسرشان نیز به ارث رسید. خانوادهی جویس پرجمعیت بود و جیمز، بزرگترینِ ده فرزندی بود که دوران کودکی را پشت سر گذاشتند.
خانوادهی جویس در اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی، بخشی از طبقه متوسط ملیگرای ایرلندی نوظهور بودند؛ کاتولیکهایی که با سیاستهای چارلز استوارت پارنل همسو بودند و انتظار داشتند که ایرلند سرانجام به خودمختاری دست یابد. پدر جویس به عنوان مأمور مالیات مشغول به کار بود و خانواده تا اوایل دهه ۱۸۹۰ از امنیت مالی برخوردار بود. اما پدرش شغل خود را از دست داد؛ احتمالاً به دلیل مشکل سوء مصرف الکل. به این ترتیب، خانواده به تدریج به سمت ناامنی مالی سوق پیدا کرد.
جیمز در کودکی توسط یسوعیون ایرلندی در کالج وود کلاونگوز در کیلدر، ایرلند و بعداً در کالج Belvedere در دوبلین (از طریق برخی ارتباطات خانوادگی توانست با تخفیف در شهریه در آنجا تحصیل کند) آموزش دید. در نهایت، او در دانشگاه کالج دوبلین به تحصیل پرداخت و بر فلسفه و زبانها تمرکز کرد. پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۹۰۲، به قصد ادامه تحصیل در رشته پزشکی به پاریس سفر کرد.
جویس متوجه شد که توانایی پرداخت هزینههای تحصیل مورد نظر خود را ندارد، اما در پاریس ماند و از طریق تدریس زبان انگلیسی، نوشتن مقاله و پولی که گاهی اقوامش از ایرلند برایش میفرستادند، امرار معاش میکرد. پس از چند ماه اقامت در پاریس، در ماه مه ۱۹۰۳ تلگراف فوری دریافت کرد که به دلیل بیماری و در حال مرگ بودن مادرش، به دوبلین بازگردد.
جویس کاتولیکگرایی را رد کرده بود، اما مادرش از او خواست که به اعتراف برود و آیین مقدس را به جا آورد. او نپذیرفت. پس از آنکه مادرش به کما رفت، برادر مادر جویس از او و برادرش استانیسلاوس خواست که کنار تخت او زانو بزنند و دعا کنند. هر دو امتناع کردند. جویس بعدها از حقایق مربوط به مرگ مادرش در داستانهای خود استفاده کرد. شخصیت استیون ددالوس در رمان چهره مرد هنرمند در جوانی، خواسته مادر در حال مرگ خود را رد میکند و احساس گناه شدیدی در این باره دارد.

دیدار با نورا بارناکل: آغازی بر یک عشق جاودان
جویس پس از مرگ مادرش در دوبلین ماند و توانست با تدریس و نوشتن نقد کتاب، زندگی متوسطی را بگذراند. مهمترین ملاقات زندگی جویس زمانی رخ داد که او در خیابانهای دوبلین، زنی جوان با موهای قهوهای مایل به قرمز را دید. او نورا بارناکل بود، اهل گالوی، در غرب ایرلند، که به عنوان خدمتکار هتل در دوبلین کار میکرد. جویس شیفتهی او شد و از او درخواست قرار ملاقات کرد.
جویس و نورا بارناکل توافق کردند چند روز بعد با هم ملاقات کنند و در شهر قدم بزنند. آنها عاشق یکدیگر شدند و بعدها با هم زندگی کردند و در نهایت ازدواج کردند.
اولین قرار ملاقات آنها در ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴ رخ داد؛ همان روزی که داستان رمان اولیس در آن اتفاق میافتد. جویس با انتخاب آن تاریخ خاص به عنوان بستر رمان خود، آنچه را که روزی مهم در زندگی خود میدانست، جاودانه کرد. از جنبهای عملیتر، از آنجا که آن روز به وضوح در ذهن او نقش بسته بود، میتوانست جزئیات مشخص را در حین نوشتن اولیس، بیش از یک دهه بعد، به خاطر بیاورد.
آغاز راه نویسندگی: نخستین آثار جیمز جویس
جیمز جویس مصمم بود ایرلند را ترک کند و در ۸ اکتبر ۱۹۰۴، او و نورا با هم به قصد زندگی در قاره اروپا ایرلند را ترک کردند. آنها به شدت به یکدیگر وفادار ماندند و نورا به نوعی الهامبخش هنری بزرگ جویس بود. آنها تا سال ۱۹۳۱ به طور قانونی ازدواج نکردند. زندگی مشترک خارج از ازدواج در ایرلند یک رسوایی بزرگ محسوب میشد، اما در تریسته ایتالیا، جایی که در نهایت ساکن شدند، به نظر نمیرسید کسی اهمیتی بدهد.
فهرست آثار اولیه جیمز جویس
- موسیقی مجلسی (مجموعه شعر، ۱۹۰۷)
- جیاکومو جویس (مجموعه شعر، ۱۹۰۷)
- دوبلینیها (مجموعه داستان کوتاه، ۱۹۱۴)
- چهره مرد هنرمند در جوانی (رمان، ۱۹۱۶)
- تبعیدیها (نمایشنامه، ۱۹۱۸)
در تابستان سال ۱۹۰۴، در حالی که هنوز در دوبلین زندگی میکرد، جویس انتشار مجموعهای از داستانهای کوتاه را در روزنامه "ایرلندی هوماستد" آغاز کرد. این داستانها در نهایت به مجموعهای با عنوان دوبلینیها تبدیل شدند. پس از انتشار اولیه، خوانندگان با ارسال نامه به روزنامه از داستانهای گیجکننده شکایت کردند، اما امروزه دوبلینیها به عنوان مجموعهای تأثیرگذار از داستانهای کوتاه در نظر گرفته میشود.
در تریسته، جویس قطعهای از داستان اتوبیوگرافیک را که برای اولین بار در دوبلین تلاش کرده بود، بازنویسی کرد. اما او همچنین روی یک جلد شعر کار کرد. اولین کتاب منتشر شده او، مجموعه شعرش، موسیقی مجلسی بود که در سال ۱۹۰۷ منتشر شد.
در نهایت ده سال طول کشید تا جویس مجموعه داستان کوتاهش را به چاپ برساند. تصویرسازی واقعگرایانه جویس از ساکنان شهر توسط تعدادی از ناشران و چاپخانهها غیراخلاقی تلقی شد. دوبلینیها سرانجام در سال ۱۹۱۴ منتشر شد.
داستانهای تجربی جویس با اثر بعدی او، یک رمان اتوبیوگرافیک، چهره مرد هنرمند در جوانی، ادامه یافت. این کتاب به بررسی رشد استیون ددالوس، شخصیتی شبیه به خود جویس، مردی جوان، حساس و از نظر هنری مستعد که مصمم است در برابر محدودیتهای جامعه سرکشی کند، میپردازد. این کتاب در سال ۱۹۱۶ منتشر شد و به طور گسترده توسط نشریات ادبی مورد بررسی قرار گرفت. منتقدان تحت تأثیر مهارت آشکار نویسنده قرار گرفتند، اما اغلب از تصویر او از زندگی در دوبلین در آغاز قرن بیستم آزردهخاطر یا صرفاً گیج شدند.
در سال ۱۹۱۸ جویس نمایشنامهای با عنوان تبعیدیها نوشت. داستان در مورد یک نویسنده ایرلندی و همسرش است که در اروپا زندگی کردهاند و به ایرلند باز میگردند. شوهر، از آنجا که به آزادی معنوی اعتقاد دارد، یک رابطه عاشقانه بین همسرش و بهترین دوستش را تشویق میکند (که هرگز به سرانجام نمیرسد). این نمایشنامه یک اثر فرعی از جویس محسوب میشود، اما برخی از ایدههای موجود در آن بعداً در اولیس ظاهر شدند.

اولیس و جنجالها: اوج هنر جویس و ممنوعیتهای پیدرپی
در حالی که جیمز جویس برای انتشار آثار اولیه خود تلاش میکرد، دست به اقدامی زد که شهرت او را به عنوان یک غول ادبی تثبیت کرد. رمان اولیس، که نگارش آن را در سال ۱۹۱۴ آغاز کرد، به طور آزادانهای بر اساس شعر حماسی هومر، ادیسه، بنا شده است. در اثر کلاسیک یونانی، قهرمان داستان، ادیسئوس، پادشاه و قهرمانی بزرگ است که پس از جنگ تروآ سرگردان به سوی وطن خود بازمیگردد. در اولیس (نام لاتین ادیسئوس)، یک فروشنده تبلیغات اهل دوبلین به نام لئوپولد بلوم، یک روز معمولی را در رفت و آمد در سطح شهر سپری میکند. از دیگر شخصیتهای این کتاب میتوان به مولی، همسر بلوم، و استیون ددالوس، ایگوی خیالی جویس که قهرمان چهره مرد هنرمند در جوانی بود، اشاره کرد.
فهرست آثار مرتبط با این دوره
- اولیس (رمان، ۱۹۲۲)
- پومز پنیایچ (مجموعه شعر، ۱۹۲۷)
اولیس از ۱۸ فصل بدون عنوان تشکیل شده است که هر کدام با قسمتهای خاصی از ادیسه مطابقت دارند. بخشی از نوآوری اولیس در این است که هر فصل (یا اپیزود) به سبکی متفاوت نوشته شده است (از آنجا که فصلها نه تنها علامتگذاری نشده بودند بلکه نامی نداشتند، تغییر در ارائه مطلب به خواننده هشدار میداد که فصل جدیدی آغاز شده است).
اغراق نیست اگر بگوییم بیان پیچیدگی اولیس یا میزان دقت و توجهی که جویس به آن معطوف کرده، دشوار است. اولیس به دلیل استفاده جویس از جریان سیال ذهن و تکگوییهای درونی مشهور شده است. این رمان همچنین به دلیل استفاده جویس از موسیقی در سراسر اثر و همچنین حس شوخطبعی او، که در آن بازی با کلمات و تقلید به کار گرفته شده، قابل توجه است.
در چهلمین سالگرد تولد جویس، ۲ فوریه ۱۹۲۲، اولیس در پاریس منتشر شد (برخی از گزیدههای آن قبلاً در مجلات ادبی منتشر شده بود). این کتاب بلافاصله جنجالبرانگیز شد، به طوری که برخی از نویسندگان و منتقدان، از جمله ارنست همینگوی، آن را یک شاهکار اعلام کردند. اما این کتاب همچنین هرزهنگارانه تلقی شد و در بریتانیا، ایرلند و ایالات متحده ممنوع شد. پس از یک نبرد حقوقی، سرانجام یک قاضی آمریکایی حکم داد که این کتاب یک اثر ادبی ارزشمند است و هرزهنگارانه نیست، و در سال ۱۹۳۴ به طور قانونی در آمریکا منتشر شد.
اولیس حتی پس از آنکه قانونی اعلام شد، همچنان جنجالبرانگیز باقی ماند. منتقدان بر سر ارزش آن به نبرد پرداختند، و در حالی که به عنوان یک اثر کلاسیک در نظر گرفته میشود، مخالفانی نیز داشت که آن را گیجکننده میدانستند. در دهههای اخیر، این کتاب به دلیل اختلافات بر سر اینکه کدام نسخه خاص، کتاب اصلی را تشکیل میدهد، جنجالی شده است. از آنجا که جویس تغییرات زیادی در دستنوشته خود ایجاد کرد و اعتقاد بر این است که چاپخانهها (که برخی از آنها قادر به درک زبان انگلیسی نبودند) تغییرات اشتباهی ایجاد کردهاند، نسخههای مختلفی از این رمان وجود دارد. نسخهای که در دهه ۱۹۸۰ منتشر شد، به دنبال اصلاح بسیاری از اشتباهات بود، اما برخی از محققان جویس به نسخه "اصلاح شده" اعتراض کردند و ادعا کردند که اشتباهات بیشتری را وارد کرده و خود یک نسخه ناقص است.

جویس و نورا، پسرشان جورجیو و دخترشان لوسیا در زمان نگارش اولیس به پاریس نقل مکان کرده بودند. پس از انتشار کتاب در پاریس ماندند. جویس مورد احترام سایر نویسندگان بود و گاهی با افرادی مانند همینگوی یا ازرا پاوند معاشرت میکرد. اما او بیشتر خود را وقف یک اثر جدید نوشتاری کرد که تمام بقیه عمرش را به خود اختصاص داد.
فینیگانها بیدار میشوند: اثری معمایی و آخرین کتاب جویس
آخرین کتاب جویس، فینیگانها بیدار میشوند، که در سال ۱۹۳۹ منتشر شد، اثری گیجکننده است و بدون شک هدف نویسنده از نگارش آن نیز همین بوده است. به نظر میرسد کتاب به طور همزمان به چندین زبان نوشته شده است و نثر عجیب و غریب آن حالتی رویایی را تداعی میکند. اغلب گفته میشود اگر اولیس داستان یک روز بود، فینیگانها بیدار میشوند داستان یک شب است.
فهرست آثار مرتبط با این دوره
- اشعار برگزیده (مجموعه اشعار و آثار منتشر شده پیشین، ۱۹۳۶)
- فینیگانها بیدار میشوند (رمان، ۱۹۳۹)
عنوان کتاب بر اساس یک آهنگ وودویل ایرلندی-آمریکایی است که در آن یک کارگر ایرلندی به نام تیم فینیگان، در یک حادثه جان خود را از دست میدهد. در مراسم بیداری او، مشروب روی جسدش ریخته میشود و او از مرگ برمیخیزد. جویس عمداً آپاستروف را از عنوان حذف کرد، زیرا قصد داشت یک جناس ایجاد کند. در شوخی جویس، قهرمان اسطورهای ایرلندی، فین مککول در حال بیدار شدن است، بنابراین فین دوباره بیدار میشود. چنین بازی با کلمات و اشارات پیچیدهای در بیش از ۶۰۰ صفحه کتاب فراوان است.
همانطور که انتظار میرود، فینیگانها بیدار میشوند کمخوانندهترین کتاب جویس است. با این حال، مدافعانی دارد و محققان ادبی دهههاست که درباره شایستگیهای آن بحث میکنند.

سبک نگارش و مضامین آثار جیمز جویس
سبک نگارش جیمز جویس با گذشت زمان تکامل یافت و میتوان گفت هر یک از آثار اصلی او سبک متمایز خود را دارد. اما به طور کلی، نوشتههای او با توجهی قابل توجه به زبان، استفاده نوآورانه از نمادگرایی و استفاده از تکگویی درونی برای به تصویر کشیدن افکار و احساسات یک شخصیت مشخص میشود.
آثار جویس همچنین با پیچیدگی خود تعریف میشوند. جویس در نگارش خود دقت زیادی به خرج میداد و خوانندگان و منتقدان لایههای متعددی از معنا را در نثر او کشف کردهاند. جویس در داستانهای خود به طیف گستردهای از موضوعات، از ادبیات کلاسیک گرفته تا روانشناسی مدرن، اشاره میکرد. و آزمایشهای او با زبان شامل استفاده از نثر رسمی و ظریف، زبان عامیانه دوبلین، و به ویژه در فینیگانها بیدار میشوند، استفاده از اصطلاحات خارجی، اغلب به عنوان جناسهای مفصل با معانی متعدد بود.
مرگ و میراث جیمز جویس
جیمز جویس تا زمان انتشار فینیگانها بیدار میشوند سالها بود که از مشکلات مختلف سلامتی رنج میبرد. او جراحیهای زیادی برای مشکلات چشمی خود انجام داده بود و تقریباً نابینا شده بود.
با شروع جنگ جهانی دوم، خانواده جویس برای فرار از دست نازیها از فرانسه به سوئیس بیطرف گریختند. جویس در ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱، پس از عمل جراحی برای درمان زخم معده، در زوریخ سوئیس درگذشت.
اهمیت جیمز جویس در ادبیات مدرن را نمیتوان اغراقآمیز بیان کرد. روشهای جدید نویسندگی جویس تأثیر عمیقی بر جای گذاشت و نویسندگانی که پس از او آمدند اغلب از آثار او الهام گرفتند و تحت تأثیر آن قرار داشتند. ساموئل بکت، نویسنده بزرگ ایرلندی دیگر، جویس را تأثیرگذار میدانست، همانطور که ویلیام فاکنر، رماننویس آمریکایی.
در سال ۲۰۱۴، نیویورک تایمز بوک ریویو مقالهای با عنوان "وارثان مدرن جیمز جویس چه کسانی هستند؟" منتشر کرد. در ابتدای مقاله، نویسندهای خاطرنشان میکند: "اثر جویس آنقدر مرجع است که به نوعی همه ما به ناچار وارثان او هستیم." حقیقت این است که بسیاری از منتقدان خاطرنشان کردهاند که تقریباً همه نویسندگان جدی داستان در دوران مدرن، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از آثار جویس تأثیر پذیرفتهاند.
داستانهایی از دوبلینیها اغلب در گلچینها جمعآوری شدهاند، و اولین رمان جویس، چهره مرد هنرمند در جوانی، اغلب در کلاسهای دبیرستان و دانشگاه مورد استفاده قرار میگیرد.
اولیس این تصور را تغییر داد که یک رمان میتواند چگونه باشد، و محققان ادبی همچنان به طور وسواسگونه به آن میپردازند. این کتاب همچنین به طور گسترده توسط خوانندگان عادی خوانده و دوست داشته میشود، و هر سال در ۱۶ ژوئن، جشنهای "بلومزدی" (به نام شخصیت اصلی، لئوپولد بلوم) در مکانهایی در سراسر جهان، از جمله دوبلین (البته)، نیویورک و حتی شانگهای چین برگزار میشود.
- ادبیات کلاسیک
- ادبیات