امپراتوران روم باستان: از آگوستوس تا نرون و میراث ژولیو-کلودیوسی

دوران امپراتوری، عصری طلایی در تاریخ روم باستان به شمار میرود. نخستین رهبر این دوره، آگوستوس بود که از خاندان اشرافی ژولیان برخاست. پس از او، چهار امپراتور بعدی نیز از خاندان او یا همسرش (کلودیان) انتخاب شدند. این پیوند خانوادگی، نامی ترکیبی را پدید آورد: ژولیو-کلودیوسی. این دوره، شاهد حکومت امپراتورانی همچون آگوستوس، تیبریوس، کالیگولا، کلودیوس و نرون بود.
به طور کلی، تاریخ روم باستان به سه دوره اصلی تقسیم میشود:
- دوران پادشاهی
- دوران جمهوری
- دوران امپراتوری
گاهی اوقات، دوران بیزانس نیز به عنوان دوره چهارم در نظر گرفته میشود.
قوانین جانشینی در امپراتوری روم: چالشها و راهکارها
در آغاز دوران امپراتوری روم و حکومت خاندان ژولیو-کلودیوسی، مسئله جانشینی امپراتور به یک چالش اساسی تبدیل شده بود. آگوستوس، نخستین امپراتور، تلاش میکرد تا با حفظ ظواهر جمهوری، قدرت را در دست داشته باشد. از آنجا که رومیان از پادشاهی متنفر بودند، اشاره مستقیم به وراثت سلطنتی غیرقابل قبول بود. به همین دلیل، آنها مجبور بودند به تدریج و بر اساس شرایط، قوانین جانشینی را شکل دهند.
رومیان الگوهایی مانند مسیر اشرافی رسیدن به مناصب سیاسی (cursus honorum) را در اختیار داشتند و در ابتدا انتظار میرفت که امپراتوران از تبار برجسته و نامداری باشند. اما به زودی مشخص شد که ادعای امپراتوری، نیازمند ثروت و حمایت نظامی است.
آگوستوس و انتصاب یک نایب السلطنه: راهکاری برای انتقال قدرت
به طور سنتی، طبقه سناتورها جایگاه خود را به فرزندانشان منتقل میکردند و جانشینی در داخل خانواده امری پذیرفته شده بود. با این حال، آگوستوس پسری نداشت تا امتیازات خود را به او منتقل کند. در سال 23 قبل از میلاد، زمانی که آگوستوس فکر میکرد در حال مرگ است، انگشتری که نماد قدرت امپراتوری بود را به دوست و ژنرال مورد اعتمادش، آگریپا، سپرد. اما آگوستوس بهبود یافت. شرایط خانوادگی تغییر کرد. آگوستوس در سال 4 پس از میلاد، تیبریوس، پسر همسرش، را به فرزندی پذیرفت و به او قدرتهای کنسولی و تریبونی اعطا کرد. او وارث خود را به ازدواج دخترش، جولیا، درآورد. در سال 13 پس از میلاد، آگوستوس، تیبریوس را به عنوان نایب السلطنه منصوب کرد. هنگامی که آگوستوس درگذشت، تیبریوس از قبل قدرت امپراتوری را در دست داشت.
این تدبیر نشان داد که اگر جانشین فرصت داشته باشد قبل از رسیدن به قدرت، در اداره امور مشارکت کند، میتوان از بروز اختلافات و کشمکشها جلوگیری کرد.
تیبریوس و دو وارث: معمای جانشینی پیچیده تر میشود
پس از آگوستوس، چهار امپراتور بعدی روم همگی از بستگان او یا همسرش، لیویا، بودند. آنها با عنوان ژولیو-کلودیوسی شناخته میشوند. محبوبیت بالای آگوستوس باعث شده بود که رومیان نسبت به نوادگان او نیز احساس وفاداری کنند.
تیبریوس که با دختر آگوستوس ازدواج کرده بود و پسر جولیا، سومین همسر آگوستوس، بود، تا زمان مرگش در سال 37 پس از میلاد، به طور علنی تصمیم نگرفته بود که چه کسی جانشین او خواهد شد. دو گزینه وجود داشت: نوه تیبریوس، تیبریوس گملوس، یا پسر گرمانیکوس. به دستور آگوستوس، تیبریوس، گرمانیکوس، برادرزاده آگوستوس را به فرزندی پذیرفت و هر دو را به عنوان وارثان برابر معرفی کرد. این تصمیم، معمای جانشینی را پیچیده تر کرد و زمینه را برای رقابت و نزاع در آینده فراهم نمود.
بیماری کالیگولا: از امید تا وحشت
ماکرو، فرمانده گارد پرتورین، از کالیگولا (گایوس) حمایت کرد و سنای روم نیز نامزد او را پذیرفت. امپراتور جوان در ابتدا نویدبخش به نظر میرسید، اما به زودی به یک بیماری جدی مبتلا شد که پس از آن به یک موجود وحشتناک تبدیل شد. کالیگولا خواستار افتخارات بیسابقه و بیش از حد برای خود شد و به انحاء مختلف سنا را تحقیر کرد. او حتی پرتورینها را نیز از خود راند، تا جایی که آنها پس از چهار سال سلطنت، او را به قتل رساندند. جای تعجب نیست که کالیگولا جانشینی برای خود انتخاب نکرده بود.
ترغیب کلودیوس به پذیرش تاج و تخت: نقش گارد پرتورین و دسیسههای دربار
پس از ترور کالیگولا، گارد پرتورین، کلودیوس را در حالی یافتند که پشت پردهای پنهان شده بود. آنها در حال غارت کاخ بودند، اما به جای کشتن کلودیوس، او را به عنوان برادر گرمانیکوس محبوب خود شناختند و او را متقاعد کردند که تاج و تخت را بپذیرد. در حالی که سنا مشغول یافتن جانشین جدیدی بود، گارد پرتورین بار دیگر اراده خود را تحمیل کرد.
امپراتور جدید برای حفظ وفاداری گارد پرتورین، به آنها رشوه داد و امتیازاتی قائل شد.
یکی از همسران کلودیوس، مسالینا، وارثی به نام بریتانیکوس به دنیا آورده بود، اما آخرین همسر کلودیوس، آگریپینا، او را متقاعد کرد که پسرش - که ما او را با نام نرون میشناسیم - را به عنوان وارث خود بپذیرد.
نرون، آخرین امپراتور از خاندان ژولیو-کلودیوسی
کلودیوس پیش از آنکه انتقال کامل قدرت انجام شود، درگذشت. اما آگریپینا از حمایت بروس، فرمانده گارد پرتورین، برای پسرش نرون برخوردار بود - نیروهای بروس نیز از دریافت پاداش مالی اطمینان داشتند. سنا بار دیگر انتخاب گارد پرتورین برای جانشینی را تأیید کرد و بدین ترتیب، نرون آخرین امپراتور از خاندان ژولیو-کلودیوسی شد.
جانشینیهای بعدی: تکامل فرآیند و نقش عوامل مختلف
امپراتوران بعدی اغلب جانشینان یا نایبالسلطنههایی را تعیین میکردند. آنها همچنین میتوانستند عنوان "سزار" را به پسران خود یا دیگر اعضای خانواده اعطا کنند. هنگامی که در حکومت موروثی شکافی ایجاد میشد، امپراتور جدید باید توسط سنا یا ارتش اعلام میشد، اما رضایت طرف دیگر برای مشروعیت بخشیدن به جانشینی ضروری بود. امپراتور همچنین باید توسط مردم مورد تشویق و تأیید قرار میگرفت.
زنان از لحاظ تئوری میتوانستند جانشین شوند، اما اولین زنی که به نام خود و به تنهایی حکومت کرد، امپراتریس ایرنه (حدود 752 - 9 اوت 803) بود که پس از دوره ژولیو-کلودیوسی به قدرت رسید.
مشکلات جانشینی: آشفتگی و بیثباتی سیاسی
در قرن اول میلادی، 13 امپراتور به قدرت رسیدند. در قرن دوم، این تعداد به 9 رسید، اما قرن سوم شاهد ظهور 37 امپراتور بود (به علاوه 50 نفری که نامشان در تاریخ ثبت نشد). ژنرالها با ارتش خود به سوی روم لشکرکشی میکردند و سنای وحشتزده آنها را به عنوان امپراتور (imperator، princeps و augustus) اعلام میکرد. بسیاری از این امپراتوران تنها با تکیه بر زور قدرت را به دست میگرفتند و همواره در معرض ترور و حذف فیزیکی قرار داشتند. این وضعیت نشاندهنده آشفتگی و بیثباتی سیاسی حاکم بر امپراتوری روم در آن دوران است.