آیا دایناسورها شنا بلد بودند؟

اگر یک اسب را داخل آب بیندازید، شنا میکند. یک گرگ، یک جوجه تیغی و حتی یک خرس گریزلی هم همینطور. شاید این حیوانات شناگران ماهری نباشند و خیلی زود خسته شوند، اما بلافاصله هم به ته دریاچه یا رودخانه فرو نمیروند و غرق نمیشوند. به همین دلیل، این سوال که آیا دایناسورها میتوانستند شنا کنند، ذاتاً سوال جذابی نیست. به احتمال زیاد، دایناسورها هم حداقل کمی شنا بلد بودند، در غیر این صورت، با تمام حیوانات خشکیزی تاریخ حیات روی زمین تفاوت داشتند. جالب اینجاست که تحقیقات نشان داده دایناسوری به نام اسپینوساروس (Spinosaurus) شناگر فعالی بوده و حتی ممکن است طعمه خود را زیر آب تعقیب میکرده است.
قبل از ادامه، باید تعاریف خود را مشخص کنیم. بسیاری از افراد از کلمه "دایناسور" برای توصیف خزندگان دریایی غولپیکری مانند کرونوسوروس (Kronosaurus) و لیوپلورودون (Liopleurodon) استفاده میکنند. اما این موجودات از نظر فنی پلسیوسورها (plesiosaurs)، پلئوسورها (pliosaurs)، ایکتیوسورها (ichthyosaurs) و موساسورها (mosasaurs) بودند. این خزندگان با دایناسورها خویشاوند نزدیک هستند، اما در یک خانواده قرار ندارند. همچنین، اگر منظور از "شنا" عبور از کانال مانش بدون خستگی باشد، این انتظار غیرواقعی نه تنها برای یک خرس قطبی امروزی، بلکه برای یک ایگوانودون (Iguanodon) صد میلیون ساله هم غیرمنطقی است. برای اهداف دوران ماقبل تاریخ، شنا را اینگونه تعریف میکنیم: "بلافاصله غرق نشدن و توانایی بیرون آمدن از آب در اسرع وقت."
شواهد شنا کردن دایناسورها کجاست؟
همانطور که حدس میزنید، یکی از چالشهای اثبات شنا کردن دایناسورها این است که عمل شنا کردن به خودی خود هیچ اثر فسیلی بر جای نمیگذارد. ما میتوانیم از روی ردپاهایی که در لایههای رسوبی حفظ شدهاند، اطلاعات زیادی در مورد نحوه راه رفتن دایناسورها به دست آوریم. اما از آنجایی که یک دایناسور شناگر توسط آب احاطه شده بود، محیطی وجود نداشت که بتواند در آن اثر فسیلی بر جای بگذارد. بسیاری از دایناسورها غرق شدهاند و فسیلهای دیدنی از خود به جای گذاشتهاند، اما هیچ چیزی در حالت این اسکلتها وجود ندارد که نشان دهد صاحب آن در زمان مرگ فعالانه در حال شنا کردن بوده است.
همچنین، این استدلال که چون تعداد زیادی فسیل دایناسور در بستر رودخانهها و دریاچههای باستانی کشف شده، پس دایناسورها نمیتوانستند شنا کنند، منطقی به نظر نمیرسد. دایناسورهای کوچکتر دوران مزوزوئیک به طور مرتب در اثر سیلابها غرق میشدند. پس از غرق شدن (معمولاً به صورت درهم پیچیده)، بقایای آنها اغلب در لایههای رسوبی نرم در کف دریاچهها و رودخانهها دفن میشد. دانشمندان این را اثر انتخاب (selection effect) مینامند: میلیاردها دایناسور دور از آب تلف شدند، اما بدن آنها به راحتی فسیل نشد. همچنین، این واقعیت که یک دایناسور خاص غرق شده است، دلیلی بر این نیست که نمیتوانسته شنا کند. به هر حال، حتی شناگران باتجربه انسانی هم ممکن است غرق شوند!
با تمام این گفتهها، شواهد فسیلی وسوسهانگیزی برای شنا کردن دایناسورها وجود دارد. دهها ردپای حفظ شده که در یک حوضچه در اسپانیا کشف شدهاند، به عنوان متعلق به یک تروپود (theropod) متوسط در حال پایین رفتن تدریجی به داخل آب تفسیر شدهاند. با بالا آمدن بدن دایناسور در آب، ردپاهای فسیل شده آن سبکتر میشوند و ردپای پای راست آن شروع به انحراف میکند. ردپاها و علائم مسیری مشابه از وایومینگ (Wyoming) و یوتا (Utah) نیز گمانهزنیهایی را در مورد شنا کردن تروپودها برانگیختهاند، اگرچه تفسیر آنها قطعی نیست.
آیا برخی از دایناسورها شناگران بهتری بودند؟
در حالی که اکثر دایناسورها، اگر نگوییم همه آنها، احتمالاً میتوانستند برای مدت کوتاهی به صورت سگی پارو بزنند، برخی از آنها باید شناگران بهتری نسبت به دیگران بوده باشند. به عنوان مثال، منطقی است که تروپودهای ماهیخواری مانند سوشومیموس (Suchomimus) و اسپینوساروس (Spinosaurus) بتوانند شنا کنند، زیرا افتادن در آب یک خطر شغلی همیشگی برای آنها بوده است. همین اصل در مورد هر دایناسوری که از گودالهای آب مینوشید، حتی در وسط بیابان، صدق میکند. به این معنی که دایناسورهایی مانند یوتاراپتور (Utahraptor) و ولاسیرپتور (Velociraptor) هم احتمالاً میتوانستند در آب از خود دفاع کنند.
به طور عجیبی، یکی از خانوادههای دایناسورها که ممکن است شناگران ماهری بوده باشند، سراتوپسینهای اولیه (early ceratopsians)، به ویژه کوریاسراتوپس (Koreaceratops) در دوره کرتاسه میانی بودند. این اجداد دور ترایسراتوپس (Triceratops) و پنتاکراتوپس (Pentaceratops) مجهز به زائدههای عجیب و غریب باله مانند روی دم خود بودند که برخی از دیرینهشناسان آنها را به عنوان سازگاریهای دریایی تفسیر کردهاند. مشکل اینجاست که این "خارهای عصبی" میتوانستهاند یک ویژگی انتخاب جنسی باشند، به این معنی که نرها با دمهای برجستهتر میتوانستند با مادههای بیشتری جفتگیری کنند و لزوماً شناگران خوبی نبودهاند.
در این مرحله، ممکن است در مورد تواناییهای شنا کردن بزرگترین دایناسورهای جهان، یعنی سوروپودها (sauropods) و تیتانوسورهای (titanosaurs) صد تنی اواخر دوران مزوزوئیک تعجب کنید. چند نسل پیش، دیرینهشناسان بر این باور بودند که دایناسورهایی مانند آپاتوسوروس (Apatosaurus) و دیپلودوکوس (Diplodocus) بیشتر وقت خود را در دریاچهها و رودخانهها میگذراندند، که این امر وزن عظیم آنها را به آرامی تحمل میکرد. اما یک تحلیل دقیقتر نشان داد که فشار خردکننده آب عملاً این جانوران عظیمالجثه را فلج میکرده است. تا زمان ارائه شواهد فسیلی بیشتر، عادات شنا کردن سوروپودها باید به عنوان یک گمانهزنی باقی بماند!