اولین فاتحان اورست: داستان حماسی صعود به بام دنیا

سالها آرزو و هفت هفته تلاش بیوقفه به بار نشست. سرانجام در ساعت 11:30 صبح روز 29 می 1953، ادموند هیلاری، کوهنورد نیوزیلندی، و تنزینگ نورگای، راهنمای نپالی، به قله اورست، مرتفعترین قله جهان، گام نهادند. آنها نخستین انسانهایی بودند که موفق به فتح این قله افسانهای شدند.
تلاشهای پیشین برای فتح اورست
اورست، با ارتفاعی سر به فلک کشیده معادل 8850 متر، واقع در رشته کوههای هیمالیا و در مرز بین نپال، تبت و چین، همواره چالشی بزرگ و دستنیافتنی برای کوهنوردان بوده است. برخی آن را غیرقابل صعود میدانستند، در حالی که برای دیگران، فتح آن بزرگترین افتخار بود.
پیش از موفقیت هیلاری و نورگای، دو گروه دیگر نیز به قله نزدیک شده بودند. مشهورترین آنها، تلاش جورج لی مالوری و اندرو "سندی" ایروین در سال 1924 بود. آنها در زمانی به اورست صعود کردند که استفاده از کپسولهای اکسیژن هنوز امری نوین و بحثبرانگیز بود.
آخرین بار این دو کوهنورد در حال صعود به "گام دوم" (در ارتفاع تقریبی 8577 تا 8625 متری) دیده شدند. بسیاری هنوز در این فکر هستند که آیا مالوری و ایروین اولین کسانی بودند که به قله اورست رسیدند؟ اما از آنجا که آنها هرگز از کوه بازنگشتند، شاید این راز برای همیشه سر به مهر باقی بماند.
خطرات صعود به مرتفعترین قله جهان
مالوری و ایروین تنها قربانیان اورست نبودند. صعود به این قله، کاری فوقالعاده خطرناک است. علاوه بر سرمای طاقتفرسا (که خطر سرمازدگی شدید را به دنبال دارد) و احتمال سقوط از صخرهها و شکافهای عمیق، کوهنوردان اورست با اثرات ارتفاع زیاد نیز دست و پنجه نرم میکنند، مشکلی که اغلب با نام "بیماری ارتفاع" شناخته میشود.
در ارتفاعات بالا، بدن انسان نمیتواند اکسیژن کافی به مغز برساند که منجر به هیپوکسی میشود. هر کوهنوردی که از ارتفاع 8000 فوتی (2438 متری) بالاتر رود، در معرض خطر بیماری ارتفاع قرار میگیرد و هر چه ارتفاع بیشتر شود، علائم آن نیز شدیدتر خواهد شد.
اکثر کوهنوردان اورست حداقل از سردرد، اختلال در تمرکز، بیخوابی، بیاشتهایی و خستگی رنج میبرند. و برخی دیگر، در صورت عدم تطابق صحیح با شرایط ارتفاع، ممکن است علائم حادتری مانند زوال عقل، مشکل در راه رفتن، عدم هماهنگی فیزیکی، توهم و کما را تجربه کنند.
برای جلوگیری از بروز علائم حاد بیماری ارتفاع، کوهنوردان اورست زمان زیادی را صرف تطبیق آرام بدن خود با ارتفاعات بالاتر میکنند. به همین دلیل است که صعود به اورست ممکن است هفتهها به طول انجامد.
غذا و تجهیزات
علاوه بر انسانها، تعداد کمی از موجودات یا گیاهان میتوانند در ارتفاعات بالا زندگی کنند. به همین دلیل، منابع غذایی برای کوهنوردان اورست تقریباً وجود ندارند. بنابراین، کوهنوردان و تیمهایشان باید در آمادگی برای صعود، تمام غذا و تجهیزات خود را برنامهریزی، خریداری و سپس با خود به بالای کوه حمل کنند.
اکثر تیمها شرپاها را برای کمک به حمل تجهیزات خود به بالای کوه استخدام میکنند. شرپاها مردمانی کوچنشین بودهاند که در نزدیکی اورست زندگی میکنند و توانایی غیرمعمولی در تطبیق سریع فیزیکی با ارتفاعات بالاتر دارند.
صعود ادموند هیلاری و تنزینگ نورگای به قله
هیلاری و نورگای بخشی از "هیئت اعزامی بریتانیایی به اورست" در سال 1953 به رهبری سرهنگ جان هانت (1910-1998) بودند. هانت تیمی از کوهنوردان مجرب از سراسر امپراتوری بریتانیا را انتخاب کرده بود.
از بین یازده کوهنورد منتخب، ادموند هیلاری به عنوان کوهنوردی از نیوزیلند و تنزینگ نورگای، که اصالتاً شرپا بود، از خانهاش در هند به تیم ملحق شدند. همچنین یک فیلمساز (تام استوبارت، 1914-1980) برای مستندسازی پیشرفت آنها و یک نویسنده (جیمز موریس، بعدها جن موریس) از تایمز برای پوشش خبری صعود موفقیتآمیز به قله نیز در این سفر حضور داشتند. فیلم "فتح اورست" در سال 1953 حاصل این تلاشها بود. نکته مهم دیگر، حضور یک متخصص فیزیولوژی در این تیم بود.
پس از ماهها برنامهریزی و سازماندهی، هیئت اعزامی صعود خود را آغاز کرد. در طول مسیر، تیم نه کمپ برپا کرد که برخی از آنها هنوز هم توسط کوهنوردان مورد استفاده قرار میگیرند.
از بین تمام کوهنوردان هیئت اعزامی، تنها چهار نفر فرصت تلاش برای رسیدن به قله را پیدا کردند. هانت، رهبر تیم، دو تیم از کوهنوردان را انتخاب کرد. تیم اول شامل تام بوردیلون و چارلز ایوانز و تیم دوم شامل ادموند هیلاری و تنزینگ نورگای بود.
تیم اول در 26 می 1953 برای رسیدن به قله اورست حرکت کرد. اگرچه این دو مرد توانستند تا حدود 300 فوتی قله صعود کنند، که بالاترین ارتفاعی بود که تا آن زمان هیچ انسانی به آن دست نیافته بود، اما به دلیل شرایط بد آب و هوایی و همچنین سقوط و مشکلات مربوط به مخازن اکسیژن خود مجبور به بازگشت شدند.
رسیدن به قله اورست
در ساعت 4 صبح روز 29 می 1953، ادموند هیلاری و تنزینگ نورگای در کمپ نه بیدار شدند و خود را برای صعود آماده کردند. هیلاری متوجه شد که چکمههایش یخ زدهاند و دو ساعت را صرف یخزدایی آنها کرد. این دو مرد ساعت 6:30 صبح کمپ را ترک کردند. در طول صعود، آنها به یک دیواره سنگی بسیار دشوار رسیدند، اما هیلاری راهی برای صعود از آن پیدا کرد. (این دیواره سنگی اکنون "پله هیلاری" نامیده میشود.)
در ساعت 11:30 صبح، هیلاری و تنزینگ به قله اورست رسیدند. هیلاری دستش را دراز کرد تا با تنزینگ دست بدهد، اما تنزینگ در عوض او را در آغوش گرفت. این دو مرد به دلیل کمبود اکسیژن تنها 15 دقیقه از حضور در بام دنیا لذت بردند. آنها این زمان را به گرفتن عکس، تماشای منظره، قرار دادن هدیه غذایی (توسط تنزینگ) و جستجوی هرگونه نشانه از حضور کوهنوردان گمشده سال 1924 در آنجا (که چیزی پیدا نکردند) گذراندند.
وقتی 15 دقیقه آنها تمام شد، هیلاری و تنزینگ شروع به بازگشت از کوه کردند. گزارش شده است که وقتی هیلاری دوست و همکار نیوزیلندی خود، جورج لو (که او نیز بخشی از هیئت اعزامی بود) را دید، گفت: "خب، جورج، ما این لعنتی رو انداختیم!"
خبر صعود موفقیتآمیز به سرعت در سراسر جهان پخش شد. هم ادموند هیلاری و هم تنزینگ نورگای به قهرمان تبدیل شدند.