چرا دریای آرال در حال کوچک شدن است؟ فاجعهای زیستمحیطی و انسانی

دریای آرال، واقع در میان کشورهای قزاقستان و ازبکستان، روزگاری چهارمین دریاچه بزرگ جهان بود. دانشمندان بر این باورند که این دریاچه حدود ۵.۵ میلیون سال پیش، در اثر تغییرات زمینشناسی و جلوگیری از رسیدن دو رودخانه آمودریا و سیردریا به مقاصد نهایی خود، شکل گرفته است.
این دریاچه زمانی با مساحتی بالغ بر ۶۸,۰۰۰ کیلومتر مربع (۲۶,۳۰۰ مایل مربع)، سالانه هزاران تن ماهی برای اقتصاد محلی تولید میکرد. اما متاسفانه، از دهه ۱۹۶۰ میلادی به بعد، به طرز فاجعهباری شروع به کوچک شدن کرد.
علت اصلی: کانالهای آبیاری دوران شوروی
در دهه ۱۹۴۰ میلادی، اتحاد جماهیر شوروی با یک خشکسالی و قحطی گسترده روبرو بود. در نتیجه، استالین طرحی را با نام "طرح بزرگ دگرگونی طبیعت" آغاز کرد که هدف آن بهبود کشاورزی در سراسر کشور بود.
در راستای این طرح، اتحاد جماهیر شوروی اراضی جمهوری سوسیالیستی ازبکستان شوروی (Uzbek SSR) را به مزارع پنبه تبدیل کرد و دستور ساخت کانالهای آبیاری را برای تامین آب مورد نیاز این محصولات در فلات مرکزی منطقه صادر نمود. کارگران زیادی در این طرح بهطور اجباری کار میکردند.
این کانالهای آبیاری که با دست حفر شده بودند، آب را از رودخانههای آمودریا و سیردریا، یعنی همان رودخانههایی که آب شیرین دریای آرال را تامین میکردند، منتقل میکردند. با وجود اینکه این سیستم آبیاری بسیار ناکارآمد بود و مقدار زیادی از آب در طول مسیر نشت میکرد یا تبخیر میشد، اما تا دهه ۱۹۶۰، سیستم کانالها، رودخانهها و دریای آرال نسبتاً پایدار باقی ماند.
با این حال، در همان دهه، اتحاد جماهیر شوروی تصمیم گرفت سیستم کانالها را گسترش دهد و آب بیشتری از این دو رودخانه برداشت کند که این امر به سرعت منجر به کاهش چشمگیر حجم آب دریای آرال گردید.
نابودی دریای آرال
به این ترتیب، از دهه ۱۹۶۰، روند کوچک شدن دریای آرال به سرعت آغاز شد و سطح آب سالانه بین ۵۰ تا ۹۰ سانتیمتر کاهش یافت. تا سال ۱۹۸۷، این دریاچه به قدری خشک شد که به جای یک دریاچه، اکنون دو دریاچه وجود داشت: آرال بزرگ (جنوبی) و آرال کوچک (شمالی).
در حالی که تا سال ۱۹۶۰، سطح آب حدود ۵۳ متر بالاتر از سطح دریا بود، ناگهان در آرال بزرگ به ۲۷ متر و در آرال کوچک به ۴۳ متر رسید. با این حال، جهان تا سال ۱۹۸۵ از این فاجعه آگاه نشد؛ زیرا شوروی حقایق را پنهان میکرد.
در دهه ۱۹۹۰، پس از کسب استقلال، ازبکستان روش بهرهبرداری از زمین را تغییر داد، اما سیاست جدید پنبه این کشور به کوچکتر شدن بیشتر دریای آرال کمک کرد.
همزمان، آبهای سطحی و عمقی دریاچه به خوبی با هم مخلوط نمیشدند، که باعث ناهمواری شدید سطح شوری شد و در نتیجه سرعت تبخیر آب از دریاچه افزایش یافت.
در نتیجه، در سال ۲۰۰۲، دریاچه جنوبی کوچک شد و خشک شد و به یک دریاچه شرقی و یک دریاچه غربی تبدیل شد، و در سال ۲۰۱۴، دریاچه شرقی به طور کامل تبخیر و ناپدید شد و به جای آن، بیابانی به نام آرالقوم به وجود آمد.
پایان صنعت ماهیگیری
اتحاد جماهیر شوروی از برخی تهدیداتی که تصمیم اقتصادیاش متوجه دریای آرال و منطقه بود آگاه بود، اما محصولات پنبه را بسیار ارزشمندتر از اقتصاد ماهیگیری منطقه میدانست. رهبران شوروی همچنین احساس میکردند که دریای آرال غیرضروری است، زیرا آبی که به آن جریان مییافت اساساً تبخیر میشد و به جایی نمیرسید.
پیش از تبخیر دریاچه، دریای آرال سالانه حدود ۲۰,۰۰۰ تا ۴۰,۰۰۰ تن ماهی تولید میکرد. این میزان در اوج بحران به حداقل ۱,۰۰۰ تن ماهی در سال کاهش یافت. و امروزه، سواحل به جای تامین غذا برای منطقه، به قبرستان کشتیها تبدیل شده است، که برای مسافران گاه به گاه جالب است.
اگر اتفاقاً از شهرها و روستاهای ساحلی سابق اطراف دریای آرال بازدید کنید، میتوانید شاهد اسکلهها، بندرها و قایقهای متروکه باشید.
احیای دریای آرال شمالی
در سال ۱۹۹۱، اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید و ازبکستان و قزاقستان به صاحبان رسمی جدید دریای آرال در حال نابودی تبدیل شدند. از آن زمان، قزاقستان به همراه یونسکو و بسیاری از سازمانهای دیگر، در تلاش برای احیای دریای آرال بودهاند.
سد کوکآرال
اولین اقدام نوآورانه که به نجات بخشی از صنعت ماهیگیری دریای آرال کمک کرد، ساخت سد کوکآرال توسط قزاقستان در ساحل جنوبی دریاچه شمالی، به لطف حمایت بانک جهانی بود.
از زمان پایان ساخت آن در سال ۲۰۰۵، این سد به رشد دریاچه شمالی کمک کرده است. پیش از ساخت آن، دریا ۱۰ کیلومتر از آرالسک، یک شهر بندری، فاصله داشت، اما شروع به رشد مجدد کرد و در سال ۲۰۱۵ دریا تنها ۱۱.۳ کیلومتر با شهر بندری فاصله داشت.
اقدامات دیگر
دومین اقدام نوآورانه، ساخت کارگاه تکثیر ماهی کوموشباش در دریاچه شمالی است که در آنجا ماهیان خاویاری، کپور و کفال پرورش داده و در دریای آرال شمالی رهاسازی میشوند. این کارگاه با کمک مالی از اسرائیل ساخته شده است.
پیشبینی میشود که به لطف این دو نوآوری بزرگ، دریاچه شمالی دریای آرال بتواند سالانه ۱۰,۰۰۰ تا ۱۲,۰۰۰ تن ماهی تولید کند.
امیدهای کم برای دریای غربی
با این حال، با سدسازی دریاچه شمالی در سال ۲۰۰۵، سرنوشت دو دریاچه جنوبی تقریباً قطعی شد و منطقه خودمختار قرهقالپاقستان در شمال ازبکستان همچنان از بین رفتن دریاچه غربی رنج خواهد برد.
با این وجود، کشت پنبه در ازبکستان همچنان ادامه دارد. گویی این کشور در پیروی از سنتهای قدیمی اتحاد جماهیر شوروی، در فصل برداشت تقریباً به حالت تعطیل درمیآید و تقریباً همه شهروندان هر ساله مجبور به "داوطلب" شدن میشوند.
فاجعه زیست محیطی و انسانی
علاوه بر این واقعیت تلخ که دریای آرال در حال ناپدید شدن است، بستر بزرگ و خشک شده دریاچه نیز منبع گرد و غبار بیماریزا است که در سراسر منطقه میوزد.
بقایای خشک شده دریاچه نه تنها حاوی نمک و مواد معدنی است، بلکه حاوی آفتکشهایی مانند ددت نیز هست که زمانی به مقدار زیاد توسط اتحاد جماهیر شوروی استفاده میشد (از قضا، برای جبران کمبود آب).
علاوه بر این، اتحاد جماهیر شوروی زمانی یک مرکز آزمایش سلاحهای بیولوژیکی در یکی از دریاچههای داخل دریای آرال داشت. اگرچه اکنون بسته شده است، مواد شیمیایی مورد استفاده در این مرکز به تبدیل تخریب دریای آرال به یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی تاریخ بشر کمک میکند.
در نتیجه، کل اکوسیستم تحت تأثیر قرار گرفته است و احیای آن سالها طول خواهد کشید. محصولات کمی در این منطقه رشد میکنند که باعث استفاده بیشتر از آفتکشها و دامن زدن به این چرخه باطل میشود. صنعت ماهیگیری، همانطور که ذکر شد، تقریباً به طور کامل از بین رفته است و بر سایر حیواناتی که در این مکان زندگی میکردند نیز تأثیر گذاشته است.
در سطح انسانی، به دلیل اقتصاد ضعیف، مردم مجبور به فقر شدید شده یا مجبور به نقل مکان شدهاند. سموم در آب آشامیدنی وجود دارند و وارد زنجیره غذایی شدهاند. همراه با کمبود منابع، این امر آسیبپذیرترین گروهها را در معرض خطر قرار میدهد و زنان و کودکان منطقه مستعد ابتلا به بسیاری از بیماریها هستند.
با این حال، در سال ۲۰۰۰، یونسکو "چشمانداز مرتبط با آب برای حوضه دریای آرال برای سال ۲۰۲۵" را منتشر کرد. این سند به عنوان مبنایی برای اقدامات مثبت تلقی میشود که منجر به تأمین "آیندهای روشن و پایدار" برای منطقه دریای آرال میشود. با سایر تحولات مثبت، شاید امیدی برای این دریاچه غیرمعمول و زندگی وابسته به آن وجود داشته باشد.