فهرست و خلاصه رسوایی های دونالد ترامپ

رئیس جمهور دونالد ترامپ در ژوئن 2017 از چمن جنوبی به کاخ سفید می رود.
Alex Wong/Getty Images

دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ با مجموعه ای از جنجال ها و رسوایی ها همراه بود که تاثیرات عمیقی بر سیاست و جامعه آمریکا داشت. از استیضاح های دوگانه وی تا ادعاهای مربوط به تقلب انتخاباتی و دخالت های خارجی، هر یک از این رویدادها نه تنها توجه رسانه ها، بلکه واکنش های شدیدی از سوی اعضاء کنگره و مردم را برانگیخت. این محتوا به بررسی مهم ترین رسوایی های دوران ترامپ می پردازد و تحلیل هایی از جنبه های مختلف این وقایع ارائه می کند تا به درک بهتری از چالش ها و تنش های سیاسی آن زمان کمک کند.

استیضاح

ترامپ در سال 2019 با زلنسکی رئیس جمهور اوکراین دیدار می کند.
ترامپ در سال 2019 با زلنسکی رئیس جمهور اوکراین دیدار می کند.

The White House / Flickr / Public Domain

دولت ترامپ با دو فرآیند استیضاح مواجه شد که هر یک از آن ها تبعات سیاسی و اجتماعی مهمی به دنبال داشت. نخستین استیضاح ترامپ در دسامبر 2019 و به دلیل تلاش های وی برای فشار به اوکراین به منظور مداخله در انتخابات 2020 انجام شد. او متهم شد که با استفاده از قدرت ریاست جمهوری خود سعی کرده است از یک کشور خارجی برای دستیابی به منافع شخصی کمک بخواهد؛ اتهامی که اعضای کنگره آن را نقض قاعده ای اساسی در حاکمیت کشور دانستند. در پی این استیضاح، هرچند مجلس نمایندگان به استیضاح او رأی مثبت داد، ولی سنای آمریکا او را تبرئه کرد.

دومین استیضاح ترامپ در ژانویه 2021 و تنها چند هفته پیش از پایان دوره اش انجام شد. این بار اتهام او به تحریک شورش مربوط می شد که منجر به حمله به کنگره در تاریخ 6 ژانویه و کشته شدن پنج نفر شد. منتقدان ترامپ او را مسئول این رویدادها دانستند و گفتند که او با اظهارات تحریک آمیز خود، هوادارانش را به شورش تشویق کرده است. در این استیضاح نیز از سوی مجلس نمایندگان رأی به استیضاح داده شد، اما دوباره سنای آمریکا او را تبرئه کرد.

این دو استیضاح گویای تعارض منافع است که در آن ترامپ به نمایندگی از منافع شخصی خود عمل کرده و هنجارهای سیاسی را زیر پا گذاشته است. این وقایع به روشنی نشان دهنده تنش های عمیق در سیستم سیاسی آمریکا و چالش هایی بود که کشور در مواجهه با رهبری ترامپ با آن روبرو بود.

انتخابات 2020

ترامپ در راهپیمایی 6 ژانویه در دی سی قبل از شورش های کنگره سخنرانی می کند.
ترامپ در راهپیمایی 6 ژانویه در دی سی قبل از شورش های کنگره سخنرانی می کند.

Tasos Katopodis/Getty Images

انتخابات ریاست جمهوری 2020 در ایالات متحده به یکی از تنش آمیزترین و بحث برانگیزترین رویدادهای سیاسی تاریخ معاصر تبدیل شد. در این انتخابات، دونالد ترامپ به عنوان کاندیدای جمهوری خواه در برابر جو بایدن، کاندیدای دموکرات و معاون رئیس جمهور پیشین، به رقابت پرداخت. با وجود اینکه بسیاری از نظرسنجی ها و تحلیل ها پیش بینی می کردند که بایدن برنده شود، اما ترامپ و حامیانش بر این باور بودند که متقلبانه از وی در انتخابات جلوگیری می شود.

پس از اعلام نتایج انتخابات و پیروزی بایدن، ترامپ به جای پذیرش شکست، ادعا کرد که انتخابات به طرز غیرمنصفانه ای برگزار شده است. او و مشاورانش مدعی شدند که تقلب در رای گیری رخ داده و این ادعاها به سرعت به موضوع داغی در رسانه ها و فضای سیاسی تبدیل شد. از آنجا که در سال 2020 به دلیل شیوع ویروس کرونا، بسیاری از ایالت ها فرایند رأی گیری را تغییر داده و به رأی گیری پستی و زودهنگام روی آوردند، ترامپ این تغییرات را به عنوان دلیلی برای وقوع تقلب عنوان کرد.

تیم انتخاباتی ترامپ علاوه بر برگزاری تجمع ها و سخنرانی ها جهت تقویت ادعاهای خود، بیش از شصت شکایت قانونی در ایالت های کلیدی به ثبت رساند. با این حال، اکثر این شکایات با شکست مواجه شدند و قاضی ها به طور مکرر ادعاهای آن ها را بدون اساس و شواهد کافی رد کردند. در نهایت، تلاش های ترامپ برای جلوگیری از انتقال مسالمت آمیز قدرت به یک بحران عمیق منجر شد و به شورش های 6 ژانویه 2021 در کنگره و حمله هوادارانش به ساختمان کنگره انجامید.

این وقایع نه تنها یک بحران سیاسی را در ایالات متحده ایجاد کرد، بلکه سؤالات عمیق تری را درباره نقص های سیستم انتخاباتی و دموکراسی در کشور مطرح ساخت. واکنش ترامپ به نتایج انتخابات و تلاش های وی برای بی اعتبار کردن آن، تعارض هایی اساسی در نظام سیاسی آمریکا به وجود آورد و همچنان آثار آن بر روی سیاست و جامعه این کشور احساس می شود.

رسوایی روسیه

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، تلاش کشورش برای مداخله در انتخابات ریاست جمهوری 2016 را تکذیب کرد.
Mikhail Svetlov/Getty Images Contributor

رسوائی روسیه که به مبارزه جدی ترامپ و دولتش برای نفوذ و ارتباط با روس ها اختصاص دارد، به یکی از بزرگترین چالش ها و جنجال ها در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ تبدیل شد. این رسوایی ریشه در انتخابات ریاست جمهوری 2016 داشت، زمانی که تحقیقات نشان داد که دولت روسیه به منظور تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات و کمک به پیروزی ترامپ در حال دخالت بوده است.

بر اساس گزارش های مختلف، نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که هکری هایی که به دنبال دستیابی به اطلاعات حساس حزب دموکرات و کمپین هیلاری کلینتون بودند، از سوی دولت روسیه حمایت می شدند. این فعالیت ها با هدف تضعیف اعتماد مردم به نظام دموکراتیک ایالات متحده و تقویت موقعیت ترامپ انجام می شد.

در واکنش به این رسوایی، کنگره و دیگر نهادها به بررسی اتهامات احتمال تبانی بین کمپین ترامپ و روسیه پرداخته و به طور رسمی کار تحقیقاتی را علیه این موضوع آغاز کردند. در سال 2017، رابرت مولر به عنوان مشاور ویژه منصوب شد تا به دنبال حقیقت این ادعاها برود. طی تحقیقات، مولر مواردی از تماس ها و تعاملات بین اعضای کمپین ترامپ و مقامات روسی را کشف کرد که برخی از آن ها شامل مشاوره در مورد استراتژی های انتخاباتی بودند.

نتایج نهایی بررسی های مولر، علی رغم ادعاهای ترامپ مبنی بر عدم وجود تبانی، ارتباطاتی را که بین کمپین و دولت روسیه وجود داشت، تأئید کرد، هرچند که هیچ مدرکی از نقشه ای برای تبانی در نظر گرفته نشد. این رسوایی نه تنها تنش های سیاسی را در داخل کشور افزایش داد، بلکه نیز به ایجاد سؤالاتی در مورد امنیت ملی و یکپارچگی نظام انتخاباتی ایالات متحده منجر شد.

به طور کلی، رسوایی روسیه به عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر سیاسی ایالات متحده مطرح است که عواقب آن همچنان بر افکار عمومی و سیاست خارجی این کشور تاثیر می گذارد و تدابیری را برای تقویت حاکمیت ملی و محافظت از انتخابات آینده ایجاب می کند.

اخراج جیمز کومی

جیمز کومی
جیمز کومی، رئیس سابق FBI، جلسه استماع کمیته اطلاعات سنا را در سال 2017 ترک کرد.
Drew Angerer/Getty Images News

اخراج جیمز کومی، مدیر سابق FBI، در مه 2017 به عنوان یک اقدام جنجالی و بحث برانگیز در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ شناخته می شود. ترامپ علت اخراج کومی را عملکرد او در تحقیقات مربوط به دخالت روسیه در انتخابات 2016 اعلام کرد که تحت نظارت کومی قرار داشت. در حالی که ترامپ ادعا می کرد که این تصمیم بر اساس مشاوره های وزارت دادگستری اتخاذ شده، بسیاری از منتقدان بر این باور بودند که این اقدام به منظور متوقف کردن تحقیقات در مورد همکاری احتمالی بین کمپین ترامپ و روسیه انجام شده است.

اخراج کومی موجب واکنش های شدیدی از سوی دموکرات ها و برخی از جمهوری خواهان شد. آن ها این اقدام را به عنوان حمله ای به دموکراسی و استقلال نهادهای قضائی و امنیت ملی قلمداد کردند. بعد از این اقدام، کومی شهادت داد که ترامپ در صدد متوقف کردن تحقیقات درباره مایکل فلین، مشاور امنیت ملی خود، برآمده است. فلین به دلیل دروغ گفتن درباره مکالماتش با سفیر روسیه تحت فشار بود و کومی گزارش داد که ترامپ از وی خواسته بود تا این تحقیق را رها کند.

این وقایع به عنوان اصول ابتدایی در زمینه حاکمیت قانون و شفافیت در نهادهای دولتی مطرح شد و موجب ایجاد نگرانی هایی در مورد تلاش های ترامپ برای مداخله در نظام قضائی ایالات متحده شد. بعد از اخراج کومی، اقداماتی در کنگره انجام شد که به تأسیس کمیته های تحقیقاتی ویژه و بررسی دقیق تری برای کشف حقیقت و بازگرداندن اعتماد به نهادهای دولتی منجر گردید.

در پایان، اخراج جیمز کومی نه تنها باعث ایجاد بی اعتمادی به دولت ترامپ و نظام قضائی شد، بلکه برفراز آن جنجال های سیاسی و حقوقی را به ارمغان آورد که همچنان به عنوان یکی از مهم ترین نقاط عطف در تاریخ سیاسی آمریکا باقی خواهد ماند.

استعفای مایکل فلین

مایکل فلین مشاور امنیت ملی
مایکل فلین مشاور امنیت ملی اینجا در واشنگتن دی سی ماریو تصویر شده است
Tama/Getty Images News

مایکل فلین، ژنرال بازنشسته و مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، تنها در مدت 24 روز پس از آغاز به کار دولت ترامپ، در فوریه 2017 از سمت خود استعفا داد. این استعفا به دلیل نگرانی ها درباره تعاملات او با سفیر روسیه، سرگی کیسلیاک، و ارائه اطلاعات نادرست به مقامات کاخ سفید، بخصوص مایک پنس، نائب رئیس جمهور، صورت گرفت.

فلین در حین مذاکرات خود با کیسلیاک در مورد تحریم های اعمال شده علیه روسیه، نگرانی هایی را ایجاد کرد. پس از این که رسانه ها به اطلاعاتی درباره این مکالمات دست پیدا کردند، فاش شد که او در مورد محتوای گفت وگوها با مقامات دولت ترامپ صراحت کافی نداشته است. فلین ابتدا ادعا کرد که با کیسلیاک درباره تحریم ها صحبت نکرده است، اما پس از آن به این موضوع اشاره کرد که به طور کلی، مذاکرات او نادلایل اتهامی را زیر سؤال برد.

استعفای فلین نه تنها بحران های سیاسی را در دولت ترامپ تشدید کرد، بلکه به افشای روابط نزدیک و مشکوک بین کابینه ترامپ و مقامات روسی انجامید. این اتفاقات بر اتهامات و جنجال های پیرامون دخالت روسیه در انتخابات 2016 تأثیر گذاشت و به تأسیس کمیته های تحقیقاتی و دادگاه های مختص به بررسی این موضوع منجر شد.

در نهایت، استعفای مایکل فلین به عنوان یکی از نخستین نشانه های یادآوری این نکته که دولت ترامپ با چالش های جدی در ارتباط با شفافیت و یکپارچگی در زمینه امنیت ملی و مسایل مربوط به روابط خارجی مواجه است، قلمداد می شود. این رویداد پایه گذار سلسله ای از تحولات و بحران های سیاسی در دوران ریاست جمهوری ترامپ شد.

خدمت عمومی و نفع شخصی

نکته ای که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به طور مکرر مورد انتقاد قرار گرفت، تضاد منافع او به عنوان رئیس جمهور و نفع شخصی وی از شرکت ها و دارایی های خود بود. ترامپ، که پیش از ورود به سیاست به عنوان یک شخصیت تجاری شناخته شده بود، به عنوان رئیس جمهور همچنان مالک و بهره بردار از املاک و کسب وکارهای خود باقی ماند. این وضعیت پرسش هایی جدی درباره رعایت قوانین مربوط به تضاد منافع و حاکمیت قانون در دولت ایجاد کرد.

مراسم تحلیف دونالد ترامپ
پرزیدنت دونالد ترامپ و بانوی اول ملانیا ترامپ در رقص آزادی در 20 ژانویه 2017. کوین دیچ
Pool / Getty Images

در دوران ریاست جمهوری اش، ترامپ به دلیل فروش خدمات به دولت های خارجی و کسب درآمد از طریق هتل ها و استراحتگاه های تحت مالکیت خود به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. به عنوان مثال، چندین دولت خارجی از جمله کویت و عربستان سعودی برای برگزاری رویدادهای رسمی و جلسات از هتل ترامپ در واشنگتن دی سی استفاده کردند. همین موضوع باعث شد تا برخی منتقدان، ترامپ را به نقض قانون «Foreign Emoluments Clause» متهم کنند که بر اساس آن، مقامات دولتی مجاز به دریافت هدایا و عواید از دول خارجی نیستند.

این نارضایتی ها در مقابل ادعای ترامپ مبنی بر اینکه او کارهایش را با نیت خدمت به مردم و کشور انجام می دهد، قرار می گرفت. بسیاری از منتقدان این ادعا را بی اساس دانستند و نظراتی را مطرح کردند که نشان می دهد شفافیت و تعهد به منافع عمومی در بسیاری از مواقع تحت تأثیر تمایلات شخصی ترامپ قرار گرفته است.

این تضاد منافع نه تنها به کاخ سفید آسیب زد بلکه موجب ایجاد بی اعتمادی عمومی و سوالات عمیق تری درباره اخلاق سیاسی و روش های مدیریت در دولت شد. به طور کلی، جنجال های پیرامون نفع شخصی ترامپ و عدم تفکیک بین منافع شخصی و خدمت عمومی، یکی از جنبه های مهم و تأثیرگذار در ویراش تاریخ سیاسی ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری او به شمار می رود.

استفاده ترامپ از توییتر

توییتر به یکی از ابزارهای اصلی ارتباطی دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری اش تبدیل شد و او از این پلتفرم برای برقراری ارتباط مستقیم با مردم و بیان نظرات و سیاست های خود بهره برداری کرد. ترامپ به واسطۀ توییتر به گونه ای عمل کرد که گویی یک شخصیت عمومی مستقل و خارج از فیلترهای رسانه های خبری است، که این موضوع به طور قابل توجهی بر روی فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا تأثیر گذاشت.

استفاده از توییتر به ترامپ این امکان را داد که بدون واسطه با دنبال کنندگانش صحبت کند و اظهارنظرهایی در مورد موضوعات مختلف، از جمله مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داشته باشد. او از توییتر برای انتقاد از رقبای سیاسی، بیان نظرات درباره سیاست های خود و حتی حمله به روزنامه نگاران و رسانه ها استفاده کرد. این رفتار به خصوص در زمان بحران ها و رویدادهای مهم سیاسی، از جمله شورش های 6 ژانویه 2021، به نوعی صورت گرفت که او از توییتر برای دعوت طرفدارانش به حضور در کنگره و بیان اعتراضات استفاده کرد.

دونالد ترامپ در توییتر
یکی از توییت‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در موزه‌ای به نمایش گذاشته شده است.
Drew Angerer/Getty Images News

با این حال، استفاده گسترده ترامپ از توییتر همچنین به انتقادات زیادی منجر شد. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی این فرایند را نگران کننده دانستند و معتقد بودند که توییت های او بسیاری از مواقع بدون تحقیق و بررسی کافی منتشر می شدند و تأثیرات منفی بر روی افکار عمومی و جو سیاسی ایجاد می کردند. به عنوان نمونه، گفت وگوهای او درباره نظریه های توطئه و ادعاهای بی اساس درباره تقلب انتخاباتی، بحران های بسیاری را به وجود آوردند و به بی اعتمادی در میان مردم نسبت به نظام انتخاباتی دامن زدند.

در نهایت، استفاده ترامپ از توییتر یک نقش محوری در دوران ریاست جمهوری او ایفا کرد و نظرات و رفتارهای او را بدون فیلترینگ به درستی به جامعه معرفی کرد. ترامپ پس از وقایع 6 ژانویه و به دلیل پیام های تحریک آمیزش، به طور دائمی از توییتر تعلیق شد. این اقدام نه تنها به عنوان واکنشی به رفتارهای او در فضای مجازی بلکه نمادی از چالش های پیچیده ای است که مدیریت نظرات در پلتفرم های اجتماعی با آن روبرو است و تأثیراتش بر روند سیاسی جوامع مختلف را نشان می دهد.