آرتمیزیا جنتیلسکی: زندگینامه نقاش باروک و نماد توانمندی زنان

آرتمیزیا جنتیلسکی
آرتمیزیا جنتیلسکی (8 جولای 1593 – تاریخ نامشخص، 1653) نقاش ایتالیایی دوره باروک بود که به سبک کاراواجیستی فعالیت میکرد. او نخستین زن نقاشی بود که به عضویت آکادمی معتبر دِ آرته دِل دیسنیو پذیرفته شد. هنر جنتیلسکی اغلب با زندگینامه او پیوند داده میشود: تجاوز به او توسط یکی از همکاران هنرمند پدرش و همچنین مشارکت او در پیگرد قانونی متجاوز، حقایقی هستند که بسیاری از منتقدان آنها را با مضامین آثارش مرتبط میدانند. امروزه، جنتیلسکی به خاطر سبک پراحساس و دستاوردهای چشمگیرش در دوران فعالیت هنریاش مورد تحسین قرار میگیرد.
اطلاعات فوری: آرتمیزیا جنتیلسکی
- معروف به: هنرمند ایتالیایی باروک که به سبک کاراواجیستی نقاشی میکرد.
- تولد: 8 جولای 1593 در رم، ایتالیا
- مرگ: حدود 1653 در ناپل، ایتالیا
- دستاورد برجسته: جنتیلسکی اولین زنی بود که به عضویت آکادمی دِ آرته دِل دیسنیو در فلورانس، که توسط کوزیمو دِ مدیچی تأسیس شده بود، درآمد.
- آثار هنری منتخب:
- "یهودیت سر هولوفرنس را میبرد" (1614-1620)
- "یائل و سیسرا" (1620)
- "خودنگاره در نقش تجسم نقاشی" (1638-39)
سالهای نخستین زندگی
آرتمیزیا جنتیلسکی در سال 1593 در شهر رم متولد شد. پدرش، اوراتزیو جنتیلسکی، نقاشی موفق و مادرش پرودنتیا مونتونی نام داشت. اوراتزیو با کاراواجو، نقاش بزرگ و مبتکر سبک دراماتیکی که بعدها به عنوان باروک شناخته شد، دوست بود.
آرتمیزیا از سنین پایین در کارگاه پدرش آموزش نقاشی دید و سرانجام این حرفه را دنبال کرد. اگرچه پدرش پس از مرگ مادرش هنگام زایمان، اصرار داشت که او به صومعه بپیوندد، اما آرتمیزیا منصرف نشد و در نهایت پدرش حامی آثار او شد.
محاکمه و پیامدهای آن
بخش عمدهای از میراث جنتیلسکی در گرو جنجالهای مربوط به تجاوزی است که توسط آگوستینو تاسی، نقاش معاصر پدرش و معلم نقاشی خود او، به وقوع پیوست. پس از اینکه تاسی از ازدواج با جنتیلسکی خودداری کرد، اوراتزیو متجاوز به دخترش را به دادگاه کشاند.
در آنجا، جنتیلسکی مجبور شد جزئیات حمله را تحت فشار یک ابزار اولیه "حقیقتیاب" به نام سیبیل تکرار کند، که به تدریج دور انگشتانش محکمتر میشد. در پایان دادگاه، تاسی گناهکار شناخته شد و به پنج سال تبعید از رم محکوم شد، اما این حکم هرگز اجرا نشد. بسیاری گمان میکنند که مجازات او به دلیل هنرمند مورد علاقه پاپ اینوسنت دهم بودن، اعمال نشد.
پس از دادگاه، جنتیلسکی با پیرآنتونیو استیاتسی (یک هنرمند فلورانسی کماهمیت) ازدواج کرد، صاحب دو دختر شد و به یکی از مطلوبترین نقاشان پرتره در ایتالیا تبدیل گشت.
دوران فعالیت به عنوان نقاش
جنتیلسکی در طول زندگی خود به موفقیتهای بزرگی دست یافت – موفقیتی که برای یک هنرمند زن در آن دوران بسیار نادر بود. یکی از بارزترین نمونههای این موفقیت، پذیرفته شدن او در آکادمی معتبر دِل دیسنیو است که در سال 1563 توسط کوزیمو دِ مدیچی تأسیس شده بود. به عنوان عضوی از این انجمن، جنتیلسکی میتوانست بدون اجازه همسرش رنگ و سایر مواد هنری را خریداری کند، که این امر در زمانی که تصمیم به جدایی از او گرفت، بسیار مفید واقع شد.
جنتیلسکی با آزادی جدیدی که به دست آورده بود، مدتی را در ناپل و سپس در لندن به نقاشی گذراند. در حدود سال 1639، او به دربار پادشاه چارلز اول فراخوانده شد تا در آنجا نقاشی کند. جنتیلسکی همچنین مورد حمایت سایر اشراف (از جمله خانواده قدرتمند مدیچی) و اعضای کلیسا در رم قرار داشت.
آثار هنری برجسته
معروفترین نقاشی آرتمیزیا جنتیلسکی، تصویر شخصیت یهودیت در کتاب مقدس است که برای نجات روستای خود، سر ژنرال هولوفرنس را میبُرد. این تصویر توسط بسیاری از هنرمندان در طول دوره باروک به تصویر کشیده شده است. معمولاً هنرمندان شخصیت یهودیت را یا به عنوان فریبنده، که از حیلههای خود برای فریب دادن مردی استفاده میکند که بعداً او را میکشد، یا به عنوان زن نجیب، که مایل است برای نجات مردم خود فداکاری کند، به تصویر میکشیدند.
تصویر جنتیلسکی در تأکید بر قدرت یهودیت غیرمعمول است. هنرمند از به تصویر کشیدن یهودیت خود در حالی که برای جدا کردن سر هولوفرنس تلاش میکند، ابایی ندارد، که منجر به تصویری پراحساس و باورپذیر میشود.

بسیاری از محققان و منتقدان این تصویر را به خودنگارهای از انتقام تشبیه کردهاند و پیشنهاد میکنند که این نقاشی راهی برای جنتیلسکی بوده تا خود را در برابر متجاوزش مطرح کند. در حالی که این عنصر زندگینامهای اثر میتواند درست باشد – ما از وضعیت روانی هنرمند اطلاعی نداریم – این نقاشی به همان اندازه مهم است زیرا نمایانگر استعداد جنتیلسکی و تأثیر او بر هنر باروک است.
با این حال، این بدان معنا نیست که جنتیلسکی زن قویای نبوده است. شواهد زیادی از اعتماد به نفس او به عنوان یک نقاش زن وجود دارد. جنتیلسکی در بسیاری از مکاتبات خود به دشواریهای نقاش زن بودن در یک عرصه مردانه اشاره کرده است. او از این پیشنهاد که ممکن است کارش به خوبی همتایان مردش نباشد، آزردهخاطر بود، اما هرگز در توانایی خود تردید نکرد. او معتقد بود که کارش خود گویای همه چیز خواهد بود و در پاسخ به یکی از منتقدان گفت که نقاشیاش به او نشان خواهد داد "یک زن چه کاری میتواند انجام دهد."

خودنگاره معروف جنتیلسکی، خودنگاره در نقش تجسم نقاشی، قرنها در زیرزمین فراموش شده بود، زیرا تصور میشد که توسط یک هنرمند ناشناس نقاشی شده است. این که یک زن می توانسته این اثر را خلق کند، ممکن تلقی نمی شد. اکنون که این نقاشی به درستی نسبت داده شده است، ثابت می شود که نمونه نادری از ترکیبی از دو سنت هنری است: خودنگاره و تجسم یک ایده انتزاعی توسط یک شخصیت زن - دستاوردی که هیچ نقاش مردی نمی تواند خود به تنهایی خلق کند.
میراث
اگرچه آثار آرتمیزیا جنتیلسکی در طول زندگیاش مورد استقبال قرار گرفت، اما شهرت او پس از مرگش در سال 1653 رو به زوال رفت. تا سال 1916 طول کشید تا علاقه به آثارش توسط روبرتو لونگی، که درباره آثار آرتمیزیا همراه با آثار پدرش نوشت، دوباره احیا شد. همسر لونگی بعدها در سال 1947 در قالب یک رمان درباره جنتیلسکی جوانتر منتشر کرد، که بر بازگویی دراماتیک تجاوز به او و پیامدهای آن تمرکز داشت. تمایل به دراماتیزه کردن زندگی جنتیلسکی امروزه نیز ادامه دارد، با چندین رمان و یک فیلم درباره زندگی این هنرمند.
در چرخشی معاصرتر، جنتیلسکی به یک نماد قرن هفدهمی برای جنبش قرن بیست و یکم تبدیل شده است. شباهتهای جنبش #من_هم (#metoo) و شهادت دکتر کریستین بلازی فورد در جلسات استماع برت کاوانا، جنتیلسکی و محاکمه او را دوباره به آگاهی عمومی بازگرداند، و بسیاری از پرونده جنتیلسکی به عنوان شاهدی بر پیشرفت اندک در قرون گذشته در زمینه پاسخهای عمومی به قربانیان زن خشونت جنسی یاد میکنند.
- بیوگرافی
- هنر