کشف رازهای سرپیکان‌ها: از افسانه‌ها تا حقایق کمتر شنیده شده

نوک پیکان‌های سنگی، فرهنگ ماقبل تاریخ یوت. مجموعه جیمز بی، یوتا.

سرپیکان‌ها از جمله شناخته‌شده‌ترین آثار باستانی در سراسر جهان هستند. نسل‌های متمادی از کودکان در پارک‌ها، مزارع و حاشیه رودخانه‌ها، این سنگ‌های نوک‌تیز را که به وضوح توسط انسان‌ها به ابزارهای کاربردی تبدیل شده‌اند، کشف کرده‌اند. شاید همین شیفتگی دوران کودکی، دلیل شکل‌گیری افسانه‌های بسیار درباره آن‌ها و همچنین علت گرایش برخی افراد به مطالعه این آثار باستانی فراگیر باشد.

در این مطلب، به بررسی برخی باورهای نادرست رایج در مورد سرپیکان‌ها و همچنین یافته‌های باستان‌شناسان درباره این اشیاء باستانی می‌پردازیم.

نکات کلیدی

  • هر سنگ نوک‌تیزی، سرپیکان نیست؛ بسیاری از آن‌ها نقش‌های متفاوتی در شکار و مراسم آیینی ایفا می‌کردند.
  • سرپیکان‌های کوچک، معروف به "سرپیکان‌های پرنده"، به اندازه‌ای قدرتمند هستند که می‌توانند حیوانات بزرگی مانند گوزن را شکار کنند.
  • ساخت یک سرپیکان برای یک سنگ‌تراش ماهر، سریع است و گاهی تنها 6.5 دقیقه طول می‌کشد.

هر نوک‌تیزی، سرپیکان نیست!

باور غلط شماره 1: تمام اشیاء سنگی مثلثی‌شکلی که در محوطه‌های باستانی یافت می‌شوند، سرپیکان هستند.

سرپیکان‌ها، اشیائی که به انتهای یک تیر متصل شده و با کمان پرتاب می‌شوند، تنها زیرمجموعه کوچکی از چیزی هستند که باستان‌شناسان آن را "نقطه پرتابه" می‌نامند. نقطه پرتابه، دسته‌ای گسترده از ابزارهای نوک‌تیز مثلثی شکل است که از سنگ، صدف، فلز یا شیشه ساخته شده و در طول دوران پیش از تاریخ و در سراسر جهان برای شکار و جنگ استفاده می‌شده است. یک نقطه پرتابه، یک انتهای نوک‌تیز و نوعی عنصر کارشده به نام "دسته" دارد که امکان اتصال نقطه به یک تیر چوبی یا عاجی را فراهم می‌کرده است.

سه دسته کلی از ابزارهای شکار با کمک نقطه وجود دارد، از جمله نیزه، دارت (تیر پرتابی) یا اَتلاتل (نیزه‌انداز)، و کمان و تیر. هر نوع شکار به نوک‌تیزی نیاز دارد که شکل، ضخامت و وزن فیزیکی خاصی داشته باشد؛ سرپیکان‌ها کوچک‌ترین نوع از انواع نقطه هستند.

علاوه بر این، تحقیقات میکروسکوپی در مورد آسیب لبه (به نام "تجزیه و تحلیل سایش ناشی از استفاده") نشان داده است که برخی از ابزارهای سنگی که شبیه نقاط پرتابه هستند، ممکن است ابزارهای برش متصل به دسته بوده‌اند، نه برای پرتاب به سمت حیوانات.

در برخی فرهنگ‌ها و دوره‌های زمانی، نقاط پرتابه خاصی به وضوح برای استفاده کاربردی ساخته نشده‌اند. این‌ها می‌توانند اشیاء سنگی به‌دقت کارشده مانند اشیاء به اصطلاح "نامتعارف" باشند یا برای قرار دادن در یک تدفین یا سایر زمینه‌های آیینی ایجاد شده باشند.

اهمیت اندازه و شکل

باور غلط شماره 2: کوچک‌ترین سرپیکان‌ها برای کشتن پرندگان استفاده می‌شدند.

کوچک‌ترین سرپیکان‌ها گاهی اوقات توسط مجموعه‌داران "سرپیکان پرنده" نامیده می‌شوند. باستان‌شناسی تجربی نشان داده است که این اشیاء ریز—حتی آن‌هایی که طولشان کمتر از نیم اینچ است—به اندازه کافی کُشنده هستند که می‌توانند یک گوزن یا حتی یک حیوان بزرگ‌تر را بکشند. این‌ها سرپیکان‌های واقعی هستند، به این معنی که به تیرها متصل شده و با استفاده از کمان شلیک می‌شدند.

تیری که با یک سرپیکان پرنده سنگی نوک‌تیز شده باشد، به راحتی از یک پرنده عبور می‌کند، در حالی که شکار پرندگان با تور آسان‌تر است.

  • باور غلط شماره 3: ابزارهای دسته‌دار با انتهای گرد برای بی‌هوش کردن طعمه در نظر گرفته شده‌اند تا کشتن آن.

ابزارهای سنگی که "نوک‌های کُند" یا "بیهوش‌کننده" نامیده می‌شوند، در واقع نقاط دارت معمولی هستند که دوباره کار شده‌اند به طوری که انتهای نوک‌تیز آن یک صفحه افقی طولانی است. حداقل یک لبه از صفحه ممکن است به طور هدفمند تیز شده باشد. این‌ها ابزارهای خراش دهنده عالی برای کار با پوست حیوانات یا چوب هستند، با یک عنصر دسته آماده. اصطلاح مناسب برای این نوع ابزارها، "خراشنده‌های دسته‌دار" است.

شواهد مربوط به بازسازی و تغییر کاربری ابزارهای سنگی قدیمی در گذشته بسیار رایج بوده‌اند—نمونه‌های بسیاری از نقاط نیزه‌ای (نقاط پرتابه بلند که به نیزه‌ها متصل می‌شدند) وجود دارد که به نقاط دارت برای استفاده با اَتلاتل تبدیل شده‌اند.

افسانه‌های ساخت سرپیکان

باور غلط شماره 4: سرپیکان‌ها با گرم کردن سنگ و سپس چکاندن آب روی آن ساخته می‌شوند.

یک نقطه پرتابه سنگی با تلاش مداوم برای تراشیدن و ورقه‌ورقه کردن سنگ ساخته می‌شود که به آن "سنگ‌تراشی" گفته می‌شود. سنگ‌تراشان یک قطعه سنگ خام را با ضربه زدن به آن با سنگ دیگری (به نام ورقه‌ورقه کردن ضربه‌ای) و/یا استفاده از یک سنگ یا شاخ گوزن و فشار نرم (ورقه‌ورقه کردن فشاری) به شکل مورد نظر در می‌آورند تا محصول نهایی به اندازه و شکل مناسب برسد.

  • باور غلط شماره 5: ساخت یک سرپیکان زمان زیادی می‌برد.

در حالی که درست است که ساخت برخی از ابزارهای سنگی (مثلاً نقاط کلوویس) به زمان و مهارت قابل توجهی نیاز دارد، سنگ‌تراشی، به طور کلی، یک کار وقت‌گیر نیست و لزوماً به مهارت زیادی هم نیاز ندارد. ابزارهای ورقه‌ای مناسب را می‌توان در عرض چند ثانیه توسط هر کسی که قادر به چرخاندن یک سنگ است، ساخت. حتی تولید ابزارهای پیچیده‌تر نیز لزوماً یک کار وقت‌گیر نیست (اگرچه به مهارت بیشتری نیاز دارند).

اگر یک سنگ‌تراش ماهر باشد، می‌تواند یک سرپیکان را از ابتدا تا انتها در کمتر از 15 دقیقه بسازد. در اواخر قرن نوزدهم، جان بورک، انسان شناس، زمان ساخت چهار نقطه سنگی توسط یک آپاچی را اندازه گرفت و میانگین آن تنها 6.5 دقیقه بود.

  • باور غلط شماره 6: همه تیرها (دارت یا نیزه) برای ایجاد تعادل در تیر، نقاط پرتابه سنگی متصل داشتند.

سرپیکان‌های سنگی همیشه بهترین انتخاب برای شکارچیان نیستند: جایگزین‌ها شامل صدف، استخوان حیوانات یا شاخ گوزن یا به سادگی تیز کردن انتهای تیر است. یک نقطه سنگین در واقع تیر را در هنگام پرتاب ناپایدار می‌کند و در صورت نصب یک سر سنگین، تیر از کمان خارج می‌شود. هنگامی که یک تیر از کمان پرتاب می‌شود، زه (یعنی شکاف برای زه کمان) قبل از نوک شتاب می‌گیرد.

سرعت بیشتر زه کمان در ترکیب با اینرسی نوکی که چگالی بیشتری نسبت به تیر دارد و در انتهای مخالف آن قرار دارد، تمایل دارد انتهای دیستال تیر را به جلو بچرخاند. یک نقطه سنگین تنش‌هایی را افزایش می‌دهد که در هنگام شتاب سریع از انتهای مخالف در تیر ایجاد می‌شوند، که می‌تواند منجر به "دلفین زدن" یا تاب خوردن تیر در حین پرواز شود. در موارد شدید، ممکن است تیر خرد شود.

افسانه‌ها: سلاح‌ها و جنگ

باور غلط شماره 7: دلیل فراوانی نقاط پرتابه این است که جنگ‌های زیادی بین قبایل در دوران پیش از تاریخ وجود داشته است.

بررسی بقایای خون روی نقاط پرتابه سنگی نشان می‌دهد که DNA موجود بر روی بیشتر ابزارهای سنگی متعلق به حیوانات است نه انسان. بنابراین، این نقاط بیشتر به عنوان ابزار شکار استفاده می‌شدند. اگرچه در دوران پیش از تاریخ جنگ وجود داشته است، اما بسیار کمتر از شکار برای غذا بوده است.

دلیل اینکه نقاط پرتابه زیادی برای یافتن وجود دارد، حتی پس از قرن‌ها جمع‌آوری مصمم، این است که این فناوری بسیار قدیمی است: مردم بیش از 200000 سال است که برای شکار حیوانات نقطه می‌سازند.

  • باور غلط شماره 8: نقاط پرتابه سنگی سلاحی بسیار مؤثرتر از نیزه تیز شده هستند.

آزمایش‌هایی که توسط تیم "افسانه زدایان" کانال دیسکاوری زیر نظر باستان‌شناسان نیکول واگسپک و تاد سوروول انجام شد، نشان می‌دهد که ابزارهای سنگی تنها حدود 10٪ عمیق‌تر از چوب‌های تیز شده در لاشه حیوانات نفوذ می‌کنند. همچنین با استفاده از تکنیک‌های باستان‌شناسی تجربی، باستان‌شناسان متیو سیسک و جان شیا دریافتند که عمق نفوذ نقطه به حیوان ممکن است به عرض یک نقطه پرتابه مربوط باشد، نه طول یا وزن آن.

حقایق جالب و کمتر شناخته‌شده

باستان‌شناسان حداقل در قرن گذشته به مطالعه ساخت و استفاده از پرتابه‌ها پرداخته‌اند. این مطالعات به باستان‌شناسی تجربی و آزمایش‌های بازسازی گسترش یافته است، که شامل ساخت ابزارهای سنگی و تمرین استفاده از آن‌ها می‌شود. مطالعات دیگر شامل بررسی میکروسکوپی سایش لبه‌های ابزار سنگی و شناسایی وجود بقایای حیوانات و گیاهان بر روی آن ابزارها است. مطالعات گسترده در مورد مکان‌های باستانی واقعی و تجزیه و تحلیل پایگاه داده در مورد انواع نقاط، اطلاعات زیادی در مورد سن نقاط پرتابه و نحوه تغییر آن‌ها در طول زمان و عملکرد به باستان‌شناسان داده است.

  • واقعیت کمتر شناخته شده شماره 1: استفاده از نقطه پرتابه سنگی حداقل به قدمت دوره لوالوا در پارینه سنگی میانه است.

اشیاء سنگی و استخوانی نوک تیز در بسیاری از مکان‌های باستانی پارینه سنگی میانه، مانند ام‌ال‌تیل در سوریه، اوسکوروسکیوتو در ایتالیا، و غارهای بلومبوس و سیبدو در آفریقای جنوبی کشف شده‌اند. این نقاط احتمالاً به عنوان نیزه‌های پرتابی یا ضربتی، توسط نئاندرتال‌ها و انسان‌های مدرن اولیه، از حدود 200000 سال پیش استفاده می‌شدند. نیزه‌های چوبی تیز شده بدون نوک سنگی حدود 400 تا 300 هزار سال پیش مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

شکار با کمان و تیر حداقل 70000 سال قدمت در آفریقای جنوبی دارد، اما تا اواخر دوره پارینه سنگی فوقانی، حدود 15000 تا 20000 سال پیش، توسط مردم خارج از آفریقا استفاده نمی‌شد.

اتلاتل، وسیله‌ای برای کمک به پرتاب دارت، در دوره پارینه سنگی فوقانی، حداقل 20000 سال پیش توسط انسان اختراع شد.

  • واقعیت کمتر شناخته شده شماره 2: به طور کلی، شما می‌توانید از شکل و اندازه یک نقطه پرتابه، قدمت آن یا محل پیدایش آن را تشخیص دهید.

نقاط پرتابه بر اساس شکل و سبک ورقه‌ورقه شدنشان به فرهنگ و دوره زمانی خاصی شناسایی می‌شوند. شکل‌ها و ضخامت‌ها در طول زمان تغییر کرده‌اند، احتمالاً حداقل تا حدی به دلایل مربوط به عملکرد و فناوری، بلکه به دلیل ترجیحات سبکی در یک گروه خاص. به هر دلیلی که تغییر کرده باشند، باستان‌شناسان می‌توانند از این تغییرات برای نقشه‌برداری سبک‌های نقطه به دوره‌ها استفاده کنند. مطالعات مربوط به اندازه‌ها و شکل‌های مختلف نقاط، تیپ‌شناسی نقطه نامیده می‌شود.

به طور کلی، نقاط بزرگتر و ظریف‌تر قدیمی‌ترین نقاط هستند و احتمالاً نقاط نیزه‌ای بودند که به انتهای کار نیزه‌ها ثابت می‌شدند. نقاط متوسط ​​و نسبتاً ضخیم را نقاط دارت می‌نامند. آن‌ها با یک اتلاتل استفاده می‌شدند. کوچک‌ترین نقاط در انتهای تیرهایی که با کمان شلیک می‌شدند استفاده می‌شدند.

کاربردهای ناشناخته قبلی

  • واقعیت کمتر شناخته شده شماره 3: باستان‌شناسان می‌توانند با استفاده از میکروسکوپ و تجزیه و تحلیل شیمیایی، خراش‌ها و آثار اندک خون یا سایر مواد را در لبه‌های نقاط پرتابه شناسایی کنند.

در نقاطی که از مکان‌های باستانی دست نخورده حفاری شده‌اند، تجزیه و تحلیل قانونی اغلب می‌تواند عناصر کمیاب خون یا پروتئین را در لبه‌های ابزار شناسایی کند و به باستان‌شناس این امکان را می‌دهد تا تفسیرهای اساسی در مورد کاربرد یک نقطه ارائه دهد. این آزمایش که تجزیه و تحلیل بقایای خون یا پروتئین نامیده می‌شود، به یک آزمایش نسبتاً رایج تبدیل شده است.

در یک زمینه آزمایشگاهی مرتبط، رسوبات بقایای گیاهی مانند فیتولیت‌های اوپال و دانه‌های گرده در لبه‌های ابزارهای سنگی یافت شده‌اند که به شناسایی گیاهانی که برداشت شده یا با داس‌های سنگی کار شده‌اند کمک می‌کند.

یکی دیگر از راه‌های تحقیق، تجزیه و تحلیل سایش ناشی از استفاده است، که در آن باستان‌شناسان از میکروسکوپ برای جستجوی خراش‌ها و شکستگی‌های کوچک در لبه‌های ابزارهای سنگی استفاده می‌کنند. تجزیه و تحلیل سایش ناشی از استفاده اغلب در رابطه با باستان‌شناسی تجربی استفاده می‌شود، که در آن افراد سعی می‌کنند فناوری‌های باستانی را بازتولید کنند.

  • واقعیت کمتر شناخته شده شماره 4: نقاط شکسته جالب‌تر از نقاط کامل هستند.

متخصصان لیتیک که ابزارهای سنگی شکسته را مطالعه کرده‌اند، می‌توانند تشخیص دهند که چگونه و چرا یک سرپیکان شکسته شده است، چه در حین ساخت، چه در حین شکار، یا به عنوان یک شکستگی عمدی. نقاطی که در حین ساخت می‌شکنند اغلب اطلاعاتی در مورد روند ساخت خود ارائه می‌دهند. شکستگی‌های عمدی می‌توانند نشان دهنده آیین‌ها یا سایر فعالیت‌ها باشند.

یکی از هیجان‌انگیزترین و مفیدترین یافته‌ها، یک نقطه شکسته در میان آوار سنگ ورقه‌ای (به نام debi

حقایق جدید: آنچه علم درباره تولید ابزار سنگی آموخته است

  • واقعیت کمتر شناخته شده شماره 6: برخی از چرت‌ها و سنگ‌های آتش‌زنه بومی با قرار گرفتن در معرض گرما، ویژگی‌هایشان بهبود می‌یابد.

باستان‌شناسان تجربی اثرات عملیات حرارتی را بر روی برخی از سنگ‌ها شناسایی کرده‌اند که باعث افزایش درخشندگی ماده خام، تغییر رنگ و مهم‌تر از همه، افزایش قابلیت تراش‌کاری سنگ می‌شود.

  • واقعیت کمتر شناخته شده شماره 7: ابزارهای سنگی شکننده هستند.

بر اساس چندین آزمایش باستان‌شناسی، نقاط پرتابه سنگی در حین استفاده می‌شکنند و اغلب پس از تنها یک تا سه بار استفاده، و تعداد کمی برای مدت طولانی قابل استفاده باقی می‌مانند.

  • باستان شناسی

باستان شناسی